سئوالات پایش رسائل – ج ۲ برائت ، صفحه ۲۱ (۲)

۱—در مورد آیه تعذیب چرا شیخ اعظم ره در مقام تقریب دلالت آیه بر برائت متعرض این احتمال که مراد از رسول اعم از رسول ظاهری و باظنی باشد نشده است

۲—به نظر شما از بین وجوه ثلاثه مطروحه در مورد آیه تعذیب کدام یک بهتر است چرا ؟

۳—اگر کسی اشکال کند به این که استدلال به خبر واحد در اثبات مسائل اصولیه جائز نمی باشد در نتیجه استدلال به حدیث رفع برای اثبات برائت ناتمام است پاسخ شما چیست ؟

۴—منظور از اقربیت اعتباری و عرفی چیست و چرا شیخ اعظم ره اقربیت عرفی را بر اعتباری ترجیح داده اند

۵—به نظر شما در سایر فقرات حدیث رفع اراده اعم از موضوع و حکم ممکن است یا خیر چرا؟

۶—با توجه به اینکه در مورد “ما” مالایعلمون می توان مصداق ما را حکم شرعی دانست آیا باز هم به قرینه سیاق و دلالت اقتضاء ناگزیر از تقدیر هستیم چرا؟

۷—وجه تامل در این گفته که نفی جمیع آثار مختص همان سه مورد مطروحه در نبوی محکی در رضوی چیست ؟

۸—با توجه به اینکه عدم مواخذه بر خطاء ، نسیان و عدم طاقه ، به نحو مطلق از خداوند در خداست چگونه قابل حمل بر خصوص صورتی است که مواخذه بر این امور عقلا قبیح نیست

سئوالات پایش رسائل – ج ۲ – برائت ، صفحه ۲۱

باسمه تعالی

۳ـ درباره استدلال به آیه شریفه « ماکنا معذبین حتی نبعث رسولا» به نکات ذیل توجه کنید.

الف ـ برای تحلیل آیه شریفه فوق به قبل و بعد از عبارت شریف مذکور مراجعه کنید.

و کل انسان الزمناه فی عتقه و نخرج له یوم القیامه کتابا یلقیه منشورا. » اقرا کتابک کنی بنفسک الیوم علیک حسیبا، من اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فانما یضل علیها ولاتزر وازره وزر اخری و ماکنا معذبین حتی نبعث رسولا و اذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرناها تدمیرا و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح و کفی بربک بذنوب عباده خبیرا بصیرا من کان یرید العاجله عجلنا له فیها ما نشاء لمن نرید ثم جعلنا له جهنم یصلیها مذموما مدحورا.

آیات شریفه فوق از آیه ۱۳ تا آیه ۱۸ سوره اسراء جهت روشن شدن مولفه های مختلف دخیل در آیه شریفه آورده شده‌اند.

ب ـ به چینش جملات در ایات شریفه‌ی فوق دقت کنید ، آیات ۱۳ و ۱۴ درباره محاسبه‌ی در روز قیامت است و آیه ۱۵ از ۴ جمله تشکیل شده که جمله اول و دوم درباره‌ی تاثیر هدایت و ضلالت در خود شخص هدایت یافته یا گمراه است و به قرینه‌ی «انما» دلالت بر حصر می‌کند یعنی حصر تاثیر هدایت و ضلالت در خود شخص نه در دیگری ، که البته اینگونه حصرها حصر اضافه بوده و در مقام توهم تاثیر هایت و ضلالت در دیگری لحاظ شده است مثلا: در آیه ۴۱ سوره زمر آمده است«اناانزلنا علیک الکتاب للناس بالحق فمن اهتدی فلنفسه و من ضل فانما یضل علیها و لا ما انت علیهم بوکیل که به قرینه صدر ذیل حصر مذکور در این آیه شریفه مفید این معنا است که فعلا گمراهی گمراهان به حق بودن کتاب ضربه نمی‌زند بلکه به خود آنها ضربه می‌زند.

در آیه شریفه مورد بحث ما نیز به قرینه جلمه‌ی بعد از حصر، بیان می دارد که گمراهی گمراهان جزء بر ضرر آنها نیست و هیچ کس وزر دیگری را به دوش نمی‌کشد. بهمین جهت است که جمله اول و جمله‌ی دوم حکم تمهید برای جمله سوم یعنی «لاتزر … » را دارد ، جمله چهارم یعنی «ما کنا معذبین … » فارغ از بحث‌های آتی، بیان کننده ملاک عذاب اهل عذاب است که جایگاه آن نسبت به جملات گذشته در آیات ۱۳ تا ۱۵ حکم تکمیل حجت خدا بر انسان دارد بنابر این می‌توان گفت که آیات مذکور از سه نقطه تهیه تشکیل شده است . محاسبه، تابعیت وزر نسبت نفس شخص گناهکار (عدم تخلف مجازات از مجرم به غیر مجرم) و اتمام حجت و بقیه جملات حکم مقدمه دارند نگاه اجمالی به آیات ۱۶ و ۱۷ نشان می‌دهد که این آیات درباره عذاب دنیوی است در آیه ۱۶ با تعبیر «فحق علیها … » بحث از اتمام حجت در هلاک قرینه‌ها نموده است و در آیه ۱۷ ، با عبارت « کفی بربک … » ریشه هلاکت را ذنوبقرون معرفی نموده است و در آیه ۱۸،بار دیگر قرآن کریم نسبت عذاب اخروی التفات نموده است. بحث درباره ارتباط این عبارات کریمه به مباحث بعد توجه کنید

ج ـ به تحلیل عبارت شریفه « ماکنا معذبین نبعث رسولا»

یادداشت های لجنه- جلد۱ – عدم حجیه القطع عندالاخباریین، صفحه ۵۱

ادامه مطلب