من و کتاب (۱۵) – نوجوانی و کتابخوانی

الان احادیثی یادم است که آنهارا در دوره نوجوانی خواندم و یادداشت کردم. دفتر کوچکی داشتم‏که احادیث را در آن یادداشت می‏کردم.

من در دوران جوانی زیاد مطالعه می‏کردم. غیر از کتابهای درسی‏خودمان مطالعه می‏کردم و می‏خواندم، هم کتاب تاریخ، هم کتاب‏ادبیات، هم کتاب شعر و هم کتاب قصه و رمان می‏خواندم. به کتاب‏قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمانهای معروف را در دوره‏نوجوانی خواندم. شعر هم می‏خواندم. من در دوره نوجوانی وجوانی، با بسیاری از دیوانهای شعر آشنا شدم. به کتاب تاریخ‏علاقه داشتم، و چون درس عربی می‏خواندم و با زبان عربی آشنا شده‏بودم، به حدیث هم علاقه داشتم. الان احادیثی یادم است که آنهارا در دوره نوجوانی خواندم و یادداشت کردم. دفتر کوچکی داشتم‏که احادیث را در آن یادداشت می‏کردم. احادیثی را که دیروز یاهمین هفته نگاه کرده باشم، یادم نمی‏ماند؛ مگر این که‏یادآوری‏یی وجود داشته باشد؛ اما آنهایی را که در آن دوره‏خواندم، کاملا یادم است.

شماها واقعا باید دوره نوجوانی وجوانی را قدر بدانید. هرچه امروز مطالعه می‏کنید، برایتان‏می‏ماند و هرگز از ذهنتان زدوده نمی‏شود. این دوره نوجوانی،برای مطالعه کردن و یادگرفتن، که مطالعه کردن و یادگرفتن،دوره خیلی خوبی است؛ واقعا یک دوره طلایی است و با هیچ دوران‏دیگری قابل مقایسه نیست.