مناجات (۷) – فرازی از مناجات الشاکین

فرازی از مناجات الشاکین

اِلهی اِلَیکَ اَشکوُ قَلباً قاسیاً مَعَ الوَسواسِ مُتَقَلِّباً

خدایا به تو شکایت می کنم از دلی سخت که به دست وسوسه بگردد

وَ بِالرَّینِ وَ الطَّبعِ مُتَلَبِّساً

و زنگار خودسری و خوی زشت در پوشد

وَ عَیناً عَنِ البُکاءِ مِن خَوفِکَ جامِدَهً

و از چشمی که از خوف تو اشک نریزد

وَ اِلی ما تَسُرُّها طامِحَهً

و به هر چه خوشش آید نظر اندازد