شیخ انصاری فقیهی شناخته ولی سیاستمداری ناشناخته است

استاد منذر:شیخ سیاستمدار به معنای رایج نیست او معلم و سرمشق  وطراز سیاست است. به طوری که منش سیاسی او را در رفتارعلمای پس از او می بینیم .

برای دریافت صوت این سخنرانی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

مرحوم استاد ابوالحسنی منذر

سخنران: استاد منذر

شیخ انصاری فقیهی شناخته ولی سیاستمداری ناشناخته است

حوزه های علمیه با مرام علمی شیخ آشنا هستند وما جایگاه عظیم شیخ در مباحث علوم دینی را به وضوح می بینیم.

اما ما شناخت زیادی از سیاست مداری شیخ نداریم به این دلیل که یا کم گردآوری شده و یا وجه سیاسی شیخ مورد نظر و عنایت نبوده است .

شیخ سیاستمدار به معنای رایج نیست او معلم و سرمشق  وطراز سیاست است. به طوری که منش سیاسی او را در رفتار علمای پس از او می بینیم .

دو صحنه تاریخی مهم  وتاثیر گذار در تاریخ شیعه:

–          ۱۲۶۶ ق سال رحلت صاحب جواهر و آغاز مرجعیت شیخ

–          ۱۲۸۱ق سال رحلت شیخ و آغاز مرجعیت میرزای شیرازی

حادثه اول: صاحب جواهر شیخ را به عنوان مرجع بعد از خود معرفی کرد و گفت: “الان طاب لی الموت” (اکنون مرگ بر من گوارا است).

“الان طاب لی الموت” از جملاتی است که در مواقع بحرانی تاریخ بر زبان برخی از عالمان شیعه جاری شده است که حاکی از حساسیت و بحرانی بودن موقعیت است و این که با این کار تمهید مدبرانه  وموثری برای علاج آن اندیشیده شده است.

حادثه دوم: هنگامی که شیخ از دنیا رفته و همه به شاگردان او رجوع می کنند. روزگار بحرانی است و خطرات جدی نسبت به کیان اسلام احساس می شود و احتیاج به هم بستگی تحت لوای مرجع آگاه وجود دارد .

از بین شاگردان شیخ همه بر میرزا حبیب الله رشتی اتفاق کردند. گفتند ریاست شیعه به مردی احتیاج دارد که جامع، عاقل، سائس،عارف به مواقع الامور و کامل النفس و دارای اراده قوی باشد که مصداق چنین شخصی  در این زمانه شما هستید.

میرزا نیز در حالی که اشک از دیدگانش جاری بود زعامت را پذیرفت.

در هردو صحنه افراد نگران خطری که متوجه کیان اسلام و سرنوشت جامعه اسلامی است هستند و برای رفع این خطر تلاش می کنند.

رفع این خطر و نگرانی به اتفاق نخبگان و انتخاب رهبری شایسته است.

حساسیت های زمانه شیخ:

شیخ در ۱۲۱۴ق به دنیا می آید، چهار سال بعد از تولد او دوره اول جنگ های ایران و روس آغاز می شود که ۱۰ سال طول می کشد.

در سال ۱۲۴۱ تا  ۱۲۴۳ دور دوم این جنگ ها با شکست مجدد ایرن با قرارداد ترکمن چای اتفاق می افتد.

۱۲۷۳ق انگلیس ها در ادامه کشمکشی که برای تجزیه شرق ایران وجود داشته است هرات را از ایران جدا می کنند.

۱۲۶۰ق علی محمد باب ادعای بابیت می کند. او برساخته سرویس های اطلاعاتی روسیه، انگلیس و عثمانی است.

۱۲۶۵-۱۲۶۶ ق در دو سال آخر عمر صاحب جواهر آشوب خونین بابیان در نقا ط مختلف ایران اتفاق می افتد برای انقراض اسلام.

در اواخر آشوب بابیت صاحب جواهر چشم از جهان فرو می بندد و مرجعیت را تحویل شیخ انصاری می دهد.

در همان زمان قیام مردم هند(که قسمتی از قلمرو شیعه است) بر علیه استعمار اتفاق می افتد. شیعیان هند اوقافی داشتند که برای اداره حوزه های علمیه نجف به دست مراجع شیعه مانند صاحب ریاض و صاحب جواهر و … می رسید به نام پول هند.برای مطالعه بیشتر به کتاب طرازسیاست مراجعه شود.

مرجعیت شیخ در سال ۱۲۶۶ ق تا ۱۲۸۱ق پایان یک استراتژی در مرجعیت شیعه در عصر قاجار و آغاز یک استراتژی جدید است. شیخ در طی این دوره استراتژی مرجعیت را عوض می کند.

اوایل قرن ۱۳ق ایران از آشوب بعد از صفویه نجات پیدا می کند و تحت حکومت متمرکز قاجار قرار می گیرد. منفعت حضور آقا محمد خان قاجار برای ایران و تشیع احیای وحدت و تمامیت ارضی و سیاسی ایران بود.

از ابتدای حکومت قاجار تا مرجعیت شیخ ارتباط ، اختلاط و آمیزش میان مرجعیت شیعه و رجال مورد اعتماد حکومت قاجار وجود  دارد. ولی حکومت قاجار وفاداری لازم  را به این حمایت مشروع و جهت دار علمای شیعه نشان نمی دهد .

بعد از آن روحانیت از اختلاط با قاجار می کاهد و شروع به خود سازی می کند  و در مقابل حکومت استبدادی تبدیل به یک نه بزرگ می شود. این نه، بعد ها نهضت تنباکو و چندی بعدتر نهضت مشروطه را به پا می کند. به همین دلیل … دلگار می گوید شیخ انصاری بنیان گذار مشروطیت است (جزو مبادی بعیده مشروطیت است) .

از اینجا به بعد روحانیت بسیار حسابگرانه برخورد می کند و به حمایت هایی که باعث سوء استفاده از روحانیت شود تن نمی دهد.

این حرکت ادامه پیدا می کند تا اینکه شاگرد شیخ در جریان نهضت تنباکو آب را به سرچشمه بر می گرداند و یک استراتژی جدید را پایه گذاری می کند.

در واقع سیاست شیخ مصداق ( کر بِفرٌّ بِکَرٍّ) است یعنی دور خیزی برای مقابله با حکومت.