سلسله مباحث اخلاق – ۱۳۹۲/۱۱/۲۳

برای مشاهده متن و دریافت و شنیدن صوت به ادامه بروید…

بسم الله الرحمن الرحیم

استحضار دارید بحثی که داشتیم یعنی هفته گذشته محضر شما شروع کردیم تحت عنوان عناصر خود سازی راههای اساسی خود سازی  . بر اساس آیات و روایات عرض کردم یک اصل مهمی که میشود گفت باید به آن شماره یک بدهند لقمه حلال است .

انسان تا غذای خودش را کنترل نکند غذایی که برای جسمش میفرستد نمی تواند روح پاکیزه ای داشته باشد . برخی از آیات را عرض کردیم که چگونه قران هم انجام واجبات را و هم ترک محرمات را مشروط می کند به لقمه پاکیزه و آیه اش هم خوانده شد . من مایل بودم بروم سراغ راه دوم ولی احساس می کنم در جمع شما دوستان بزرگوار باید یک توقفی داشت و آن اینست که معمولا حوزه های علمیه مخصوصا در این دوره های اخیر از طریق سهم امام و وجوهات اداره می شده است و سهم امام اینگونه نیست که که بگوییم برای همه مطلقا استفاده از آن جایز است یا مطلقا ممنوع است . کسانی که استفاده می کنند مصرف میکنند و لو اندک باید مواظب باشند این پولی که می گیرند مصداق لقمه حرام نشود .

روایتی است که شخصی بنام ابوالحسن اسدی نقل می کند می گوید نامه ای از عمری از نواب خاص امام زمان (عج) نامه این بود که : بسم الله الرحمن الرحیم لعنه الله والملائکه والناس اجمعین علی من استحل من مالنا درهما .

میگوید من این نامه که به دستم رسید در ذهنم یک چیزی گذشت و آن این بود که اولا اینکه حلال بشمارد یعنی بی جهت برلی خودش حلال بشمارد می گوید در ذهنم آمد و گفتم هر مال دیگری هم همینطور است انسان اگر برود داخل یک مغازه و بگوید مال این مغازه دار حلال است بردارد خب لعنت خدا بر او است لعنت مردم بر او است می گوید : فوقع  فی نفسی ان ذلک فی من استحل من مال ناحیه  درهما دون من اکل منه غیر مستحل له

میگوید در ذهنم رسید که منظور حضرت اینست که کسی مال را حلال بشمارد بر خودش و بگوید امام زمان حقی ندارد والا اگر مال امام زمان را قبول داشته باشد ولی بخورد مثل کسی که بگوید من قبول دارم مال فلانی ولی حالا می خورم منظور این نیست . به عبارت دیگر یک استحل داریم ویک اکل . یکدفعه کسی شراب می نوشد قبول هم دارد حرام است ( شرب الخمر ) یکدفعه می گوید : نه اصلا شراب حلال است (استحل الخمر ) یکدفعه کسی گناهی انجام می دهد یکدفعه کسی گناه را حلال می شمارد . ایشان می گوید من دیدم روایت دارد من استحل من مالنا درهما : یعنی مال مارا حلال بشمارد می گوید خب     مال هر کسی را حلال بشمارد بی دلیل همین است پس چه فضیلتی دارد امام زمان بر دیگران و چه حساسیتی دارد مال امام زمان با مال دیگران بعد می گوید : قلت فی نفسی ان ذلک فی جمیع من استحل محرما فای فضل فی ذلک للحجه علی غیره ؟ بعد می گوید : فواالذی بعث محمدا بالحق بشیرا لقد نظرت بعد ذلک فی التوقیع لقد انقلب الی ما وقع فی نفسی  دیدم جواب مرا داده : لعنه الله والملائکه والناس اجمعین علی من اکل من مالنا درهما حراما : اگر یک درهم مال ما را حراما کسی بخورد نابجا هم مصرف کند مشمول لعن خدا و فرشتگان و مردم خواهد بود . این حدیث را من فرصت نکردم برسانم آنرا به منابع اولیه کتابی دارد مرحوم آسید عبدالحسین لاری ( ایشان از علمای بزرگ است ) منتهی بیشتر در سیاست معروف شده است . معمولا در تاریخ بیشتر ایشان را می شناسند در حالی که ایشان   غیر از جهات سیاسی که داشته در مبارزات با انگلیس کتابهای خوبی هم دارد (حاشیه دارد بر رسائل ) یک کتاب خیلی خوبی هم دارد چاپ خوبی هم شده بنام المعارف السلمانیه . کتابها ی خوب را بشناسیم یکی از کارهایی که شما باید انجام دهید آشنایی با منابع است خوب نیست برای یک طلبه فاضل فقط همین رسائل و مکاسب و کفایه را بشناسد . کتابی است المعارف السلمانیه این حدیث را من از آنجا نقل کردم نکته ای که من به بهانه این حدیث می خواهم عرض کنم اینست که یکی از کارهایی که من و شما دائم باید انجام بدهیم همین است حالا یک کسی از سهم امام (ع) استفاده نمی کند داشتیم انسانهایی که گریزان بودند فرار می کردند اما حالا یک کسی است که نمی تواند استفاده نکند مثل عموم حوزویان در گذشته گرفتاریها کمتر بود ما برخی از بزرگان را داریم که مغازه دار بودند کاسب بودند شیخ صدوق با انهمه عظمت مغازه دار است گوشه مغازه مطالعه خودش را هم داشت اما واقعیت اینست که امروز با این گسترش علوم با این گرفتاریها باز هم حجم کار زیاد است اگر اهل کار باشد نمی شود الان یک طلبه هم مغازه داری کند هم طلبه باشد هم راننده وهم ….. کار تقریبا غیر مقدوری است . خب وقتی می خواهد استفاده کند باید این دائم در ذهنش باشد که اولا این ملک شخصی اش نیست . وقتی بزرگانی ما داشتیم که فوت می کردند با اینکه شاید میلیونها تومان میلیاردها تومان در ماه دستشان می رسیده است اگر از مال خودشان نبود استفاده نمی کردند و بقدر کفاف و زندگی استفاده می کردند .

خب این یک نکته ای که انسان باید ملک طلق خودش نداند یک موقعی یکی از بستگان مرحوم آیت الله گلپایگانی برای من تعریف می کرد که وقتی ایشان فوت کردند ایشان کفن نداشتند چون ایشان چیزی که داشت همه اش سهم امام و سهم سادات  بود .

دامادشان تعریف میکرد آقای ابطحی می فرمود که خیلی هم صحنه برای ما تکان دهنده بود که چنین عالمی گفته بود من شرعا اختیار ندارم بخواهم این کار را انجام بدهم (وکفن از سهمین تهیه کنم ).

تا رفتند از مال شخصی پیدا کردند و آوردند بعنوان کفن . خب این طبق قاعده هم است یعنی ملک شخصی نیست که انسان بخواهد آزاد برخورد کند . بزرگان ما همان قدری که در زندگیشان مصرف می کردند سعی میکردند پاسخگو باشند .

مرحوم آقا شیخ مرتضی حائری پسر آقا شیخ عبدالکریم حائری یک خاطراتی دارد می گوید : یک زمانی میرزای بزرگ در عالم خواب محضر آقا می رسد آقا امام زمان دفتری که میرزا داشته نام طلبه ها در آن بوده میبیند آقا ورق می زنند و میگویند مثلا این را قبول ندارم این را قبول ندارم نهایتا حدود ثلث را امام قبول می کنند و دو ثلث آنرا می گویند من قبول ندارم ( اینها مصرف فی غیر اهله شده است ) میرزا می ترسد با این وضعیت (امانت) می گوید آقا من از عهده بر نمی آیم این دفتر و این هم شما فردا صبح هم اعلام می کنم مرجعیت بی مرجعیت امام تبسمی می کنند می فرمایند این که نمی شود ما که را بهتر از شما داریم ولی بیشتر مواظب باش حالا هر چه هم هدر رفت ما هم کریمانه گذشت می کنیم .

ببینید دوستان اینها یک واقعیتهایی است شما یک جمله ای را در مکاسب می خوانید : علی الید ما اخذت حتی تودیه این حدیث را معمولا در فقه می آورند یعنی اگر چیزی از کسی گرفته تا بر نگرداند ضامن است باید برگرداند ولی در بحث خارج من چند سال پیش بحثش را داشتم آنجا گفتم که این حدیث بیشتر جنبه اخلاقی و معرفتی دارد و معنایش اینست که هر چیزی که انسان در اختیار میگیرد این مستولی بر این دست است مثل یک طوقی و زنجیری روی این دست است تا وقتی این را بر گرداند . اگر برگرداند این طوق و زنجیر هم برداشته می شود و دست باز می شود اگر بر نگرداند مثل دزد که در زندان دستش را می بندند این دستبند بر دست او قرار دارد منتهی در دنیا مجسم نیست در اخرت مجسم می شود .

نکته دیگر این است که دوستان من و شما فقط این پولی که در جیبمان یا در حسابمان است سهم امام نیست ما وقتمان هم سهم امام است فکر نکنید این وقت ما ازادیم هر جور مصرف کنیم این پول شهریه که گرفتیم سهم امام است اما وقت ما چی ؟

عمرمان زبانمان اندیشه امان اصلا وجودمان ما چیزی غیر از سهم امام نداریم وقت ما سهم امام (ع)فکر ما سهم امام زبان ما سهم امام است این مطلب هم بیان روایی دارد که آنچه که در زمین است از آن امام است و اصلا برهان هم نمی خواهد چون ما نسبت با امام داریم وقتی می گویند سرباز امام زمان معنایش اینست که این سرباز هیچ کاری بدون اذن فرمانده انجام نمی دهد همه سهم اوست و او انتظار دارد وقت ما، عمر ما، جان ما ، قدم ما ، فکر ما ، اندیشه ما ، سهم امام است حالا اگر کسی در سهم امام پول ان مواظبت کند ولی وقت را مسرفانه مصرف کند اگر در وقتش احتیاط کند ولی زبانش را مسرفانه مصرف کند سهم امام را درغیر مسیرخودش مصرف کرده است  و من به شما عرض کنم نه فقط امام (ع) ائمه هم مواخذه می کنند .

یک تجربه ای که برای خودم پیش آمده عرض می کنم :

سال ۸۹ آقایی نزد من آمد برای حساب خمس و سهمش حدود ۵/۸ میلیون تومان بدهکار شد به من گفت من مغازه دارم زمین هم دارم باید بروم اینها را بفروشم تا وجوهات را بدهم بنده خدا سرطان گرفت و قبا از لینکه زمینش را بفروشد و وجوهات را بدهد فوت کرد در تاریخ ۱/۴/۹۱ دو نفر آمدند منزل ما گفتند ما خواهر و برادر هستیم ( فرزندان همان بنده خدا) که آمده بود حساب کرده بود به من گفت که من د رحال احتضار پدرم بالای سرش بودم گفت که من در حال احتضار پدرم بالای سرش بودم  پدرم مکرر به من می گفت دخترم برو در ان کمد را باز کن مقداری پول است ۵/۸ میلیون انرا بده این اقایون تا از اینجا بروند نگفته بود یک شخص گفته بود آقایان آمدند دارند مطالبه می کنند که متاسفانه اینها سهل انگاری کرده بودند تا نهایتا در تاریخ ۱/۴/۹۱ امدند و حساب کردند و دین پدرشان را ادا کردند می بینید هر آنچه ما در اختیار داریم حساسیت امام روی آن است .

اگر انسان گاهی اوقات میبیند حالی ندارد ، توانایی ندارد ، استعداد برای گناه کردن دارد ، اگر انجام واجبات برای او سخت است از روایات استفاده میشود اولین سرنخ را باید از لقمه حلال جستجو کرد .

امیدواریم خداوند بزرگ به ما توفیق دهد آن مقدار وجهی که در اختیار داریم از عهده اش بر آییم آن نکته را هم فراموش نکنیم که من و شما همه وجودمان سهم امام (ع) میباشد .