آیت‏الله العظمی سیّد عبدالهادى شیرازى

آیت‏الله العظمی سیّد عبدالهادى شیرازى

 مرجع تقلید جهان تشیع، فرزند آیت‏الله سیّد اسماعیل شیرازى در سال ۱۳۰۵ قمری، در شهر سامرا به دنیا آمد.

به علت فوت پدر گرامیش،سرپرستی عبدالهادی برعهده میرزای بزرگ میرزا محمدحسن شیرازی افتاد و بعد از ایشان نیز کفالت عبدالهادی به فرزند بزرگوار میرازی بزرگ یعنی میرزا علی آقا واگذار شد.

مقام علمی

سید عبدالهادی، تحصیلات مقدماتى را در سامراء آغاز کرد. و فقه و اصول را از دو تن از اساتید بزرگ آن زمان یعنی میرزا على آقا فرزند میرزاى شیرازى و میرزا محمّدتقى شیرازى  فراگرفت.

سپس در سال ۱۳۲۶ قمری یعنی در بیست سالگی، به نجف عزیمت کرد و ادامه درس فقه و اصول را از محضر بزرگانى چون شیخ محمّدکاظم خراسانى و شیخ‏الشریعه اصفهانى، بهره‏مند شد. در این ایام فلسفه و حکمت را نیز از حکیم بزرگ محمّدباقر اصتهباناتى شیرازى و درس اخلاق را از شیخ آقا رضا تبریزى، فراگرفت.

ایشان در ایام تدریس و استادی شاگردان بزرگی را تربیت کرد، از آن جمله است: علاّمه محمّدتقى جعفرى تبریزى که مدت هفت سال در نجف شاگرد این استاد بزرگ بوده است. یکی دیگر از شاگردان بزرگ ایشان حضرت آیت‏الله شیخ محمّدرضا مظفر است که در حوزه علمیه به خاطر کتاب معروف اصول فقهش بسیار آشناست. شاگرد دیگرشان مرحوم آیت‏الله شیخ محمود یوسفى غروى از یاران امام خمینى و در نجف اشرف در بیرونى منزل امام پاسخگوى مسائل شرعى مراجعین بود. و شاگرد دیگرایشان آیت‏الله حاج شیخ ابوالحسن شیرازى است.

سفر به ایران  

معظم له، در سال ۱۳۶۹قمری بر اثر بیمارى از هر دو چشم نابینا گردید. و چون معالجات در عراق نتیجه‏اى در پى‏نداشت، ایشان را به تهران آوردند. گروهى از فضلاى نجف نیز جهت احترام در خدمت ایشان بودند. وى در بیمارستان فیروز آبادى تهران مدتى به معالجه چشمان خود ادامه داد. معروف‏ترین چشم پزشکان به معالجه ایشان پرداختند. لکن معالجه سودبخش واقع نشد و وى بینایى خود را بدست نیاورد. ولى با همین حال به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و حضرت معصومه سلام الله علیها مشرف گردید و با علما و بزرگان دو حوزه مشهد و قم به‏خصوص با حضرت آیت‏الله العظمى بروجردى در قم دیدار داشت. 

درباره دیدار آیت‏الله سیّد عبدالهادى شیرازى با آیت‏الله بروجردى، خاطره‏اى ذکر شده که نشانگر کمال فروتنى و محبت این دو بزرگوار نسبت به یکدیگر بوده است.

وقتی آیت‏الله سیّد عبدالهادى شیرازى به قم مشرف شدند و خواستند که به دیدار آیت للَّه بروجردى بروند  در بین راه، به آقاى آیت‏الله سیّد على یثربى، فرمودند: از این جا تا منزل آقاى بروجردى چقدر راه است؟ که آقای یثربی جواب دادند. بعد ایشان فرمودند: پیاده برویم تا فضیلت ببریم!  وقتى به خدمت آیت‏الله بروجردى رسیدند، آیت‏الله بروجردی ناراحت شدند که چرا اطلاع نداده‏اند که آیت‏الله سیّد عبدالهادى به قم تشریف آورده‏اند.

در بین صحبتها، آیهاللَّه سیّد عبدالهادى شیرازى فرمودند: “من به آقاى شیخ نصراللَّه خلخالى گفته‏ام که: براى برکت سفره ما، نان آقاى بروجردى را براى ما بیاورید.” 

بعد از اتمام مکالمات، دیده شد که به زحمت، مرحوم آقاى بروجردى بلند شدند و جلوتر حرکت کردند و رفتند کفش حاج سیّد عبدالهادى را جفت کردند.
ویژگى هاى اخلاقى
ویژگى دیگرى که آیه الله سید عبدالله الهادى شیرازى بدان آراسته بود و بدین لحاظ در جایگاه بلند مرتبه اى قرار گرفت، بُعد خدا ترسى و پاکى روح و تقواى وى بود. تقوایى که از همان اوان جوانى بدان شناخته مى شد، تقوا و پاکى و ورعى که از آباء و اجداد خویش به ارث برده بود.
وى در زمره پرواپیشگان خدا ترسى است که بدین لحاظ و به جهت فروتنى و اخلاص و دورى از ریا و تکبر و بى اعتنایى و روى گردانى از زر و زیور دنیا ضرب المثل اند. او از بندگان صالح، عابد و زاهدى است که جز درد دین، دردى نداشته و غمى جز غم حساب و کتاب روز بازپسین خود نداشته است.
او نفس خویش را از پلیدى ها و آلودگى هاى این جهان مادى پیراسته، علم و عمل را با هم جمع نموده و به رستگارى و سعادت جاودان رسیده است. وى عالمى بلند مرتبه در اخلاق و تهذیب نفس است و نظر به مقام شامخ علمى و تدیّن و تقوایى که داشت در نظر مردم بسیار گرامى و مورد احترام بود و دل هاى مردم بدو روى مى آورد و او را در دل و جان، عزیز و محترم مى شمردند.
در این باره از شاگرد فرزانه اش علامه محمدتقى جعفرى(رحمه الله) مى خوانیم:
«در فقه، مدت هفت سال من خدمت آیه الله سید عبدالهادى شیرازى بودم و در جلسه حاشیه بر عروه ایشان حضور داشتم که بسیار از نظر فقهى پربرکت بود. یکى از عالى ترین ایام زندگانى من، همین مدت هفت سال است که خدمت ایشان بودم. مرحوم آقا سید عبدالهادى، مرد علم و عمل و براستى تجسّمى از معرفت و تقوا بود»
…من بارها دیدم که ایشان موقع نماز خواندن مى لرزید»
زهد و بى اعتنایى این مرد بزرگ نسبت به مال و منال دنیا تا جایى بود که با آن موقعیت بزرگ اجتماعى که داشت تا چند سال پیش از وفاتش هنوز در خانه استیجارى زندگى مى کرد چنانکه نوشته اند:
«میرزا عبدالهادى شیرازى یکى از علماى طراز اول و مراجع بزرگ شیعه است که پس از آیه الله بروجردى مرجعیت عامّه داشت… نماز جماعت ایشان از روحانیت خاصى برخوردار بود.  
روشن بینى و درک زمان
موضوع تخصصى شدن رشته هاى علوم حوزوى در حوزه هاى علمیه، دیر زمانى نیست که مطرح شده است و به آن به عنوان یک ضرورت نگاه مى شود و کمتر کسى پیدا مى شود که با این مسأله به مخالفت برخیزد اما در پنجاه سال پیش، آن هم در حوزه علمیه نجف اشرف به ندرت پیدا مى شدند کسانى که موافق این موضع بوده، مگر این که از فکرى باز و ضمیرى روشن و درک و موقعیت شناسى خاصى برخوردار باشند. یکى از اینان مرحوم سیدعبدالهادى شیرازى بود که علامه جعفرى در این باره مى گوید:
«خدا رحمت کند مرحوم آیه الله آقا سید عبدالهادى شیرازى، بسیار مرد روشنى بود. آن زمان در نجف، من خدمت ایشان مسأله تخصصى شدن ابواب فقه را عرض کردم. ایشان فرمود: درست است باید دنبال مطلب را گرفت و تعقیب کرد.
من خدمت ایشان عرض کردم امر دایر است بین این که شخصى در تمام ابواب فقه مجتهد شود، اما در این اجتهاد فقط به روایتهاى دم دستى اکتفا کند و بین این که در یک بخش مثلاً مکاسب با اراضى؟ مجتهد شود اما پیرامون آن کاملاً فحص کند و نگذارد چیزى باقى بماند کدامیک از این دو اقرب به واقع است؟ ایشان فرمود: مسلّم این دومى.

مرجعیت

آیهاللَّه سیّد عبدالهادى در مسجد شیخ انصارى در نجف که محل تجمع بزرگان از اهل فضل و تقوا بود، نماز جماعت اقامه مى‏کرد و وقتی در سال ۱۳۶۵ قمری مرجع تقلید شیعیان آیت‏الله سیّد ابوالحسن اصفهانى به رحمت ایزدى پیوست، مرجعیت به آیت‏الله حاج آقا حسین قمى رسید. اما برخى از علماى حوزه نجف، آیهاللَّه سیّد عبدالهادى شیرازى را جهت تصدى این امر شایسته‏تر دانسته و از ایشان خواستند، این منصب دینى و مهم را به عهده بگیرند. لکن وى همواره از پذیرفتن آن خوددارى نمود که سرانجام با درخواست‏هاى مکرر علما و مردم عراق و ایران و جاهاى دیگر، وى با اکراه، این مسئولیت بزرگ را پذیرفت و رساله ایشان منتشر گردید.

سرانجام بعد از وفات مرحوم آیت‏الله العظمی بروجردی در سال ۱۳۸۰ قمری، زعامت و مرجعیت شیعیان جهان و تصدی حوزه بزرگ نجف به ایشان منتهی شد.

 

وفات

علامه محمدتقى جعفرى مى گوید:
«یک روز خدمت آقا سید عبدالهادى شیرازى رفتم، دیدم در بستر بیمارى قرار گرفته و از شدت درد و ناراحتى ناله مى کند. عرض کردم: آقا! چیزى نیست ان شاء الله هر چه زودتر بهبود یافته و سلامتى خویش را به دست مى آورید، ایشان با یک حالت خاص فرمودند:
جان عزم رحیل کرد گفتم که مرو    گفتا چه کنم، خانه فرود مى آید.

آیت‏الله العظمی سیّد عبدالهادى شیرازى در عصر روز دهم ماه صفر سال ۱۳۸۲قمری در کوفه بر اثر بیمارى تب که یک روز پیش از آن بدان مبتلا گردیده بود، از دنیا رفت.

بعد از آمدن مردم شیعه از نقاط مختلف عراق، جنازه پاک ایشان را از شب تا صبح در مسجد یونس پیامبر گذارده و در صبح روز یازدهم صفر پیکر مطهر او را به مسجد کوفه بردند که در آنجا علماى بزرگ و مراجع تقلید اجتماع کرده بودند، بعد جنازه را در حرم حضرت مسلم بن عقیل(ع) طواف داده سپس آن را روى دست تا نجف اشرف آورده و در جوار حرم حضرت امیرالمومنین(ع) در مقبره میرزاى بزرگ به خاک سپردند.