فلسفهی اصول استاد علی اکبریان – پنج شنبه ۱۳۹۲/۰۲/۱۲
فلسفهی اصول استاد علی اکبریان – پنج شنبه ۱۳۹۲/۰۲/۱۲
برای دریافت صوت جلسه بر روی لینک های زیر کلیک کنید.
استاد علی اکبریان-قسمت اول-۱۳۹۲/۰۲/۱۲
برای دریافت صوت جلسه بر روی لینک های زیر کلیک کنید.
استاد علی اکبریان-قسمت اول-۱۳۹۲/۰۲/۱۲
برای دریافت فایل صوتی جلسه درس بر روی لینک زیر کلیک کنید.
چند سرفصل دیگر پیرامون «دربارهی فلسفهی اصول» باید مطرح شود که از اهمیت خاصی برخوردار هستند. یکی از این فصول «امکان و امتناع فلسفهی اصول» است. این مبحث جزء مباحث فلسفهی اصول به معنای خاص آن نیست و میتوان آن را منتقل کرد به مقدمهی مجموعه. درواقع تحت این عنوان میخواهیم با یک رویکرد فلسفی به فلسفهی اصول نگاه کنیم و میتوان گفت که این مبحث درواقع فلسفهی فلسفهی اصول است.
ادامه مطلب
اولین تعریفی که در اختیار داریم و به لحاظ زمانی هم مقدم بر دیگر تعاریف است، تعبیری است که از علامهی بزرگوار مرحوم محمدتقی جعفری در دسترس ما بود.
ایشان فلسفهی علم را تعریف کردهاند به دانشی که اصول موضوعه و مبادی علم و شناخت نتایج کلی آنها را مورد بحث قرار میدهد و سپس گفته بودند فلسفهی علم دانش معرفت ماهیت علم و انواع و اصول و مبادی و نتایج آن و نیز شناخت روابط با یکدیگر، چه در قلمروی آنچه هست و چه در قلمروی آنچه که میتواند باشد. البته ایشان فلسفهی علم را تعریف کردهاند، اما همین تعریف قابل تعمیم به دیگر علوم است که حسب موضوع، متفاوت میشود.
ادامه مطلب
در زمینهی فلسفهی اصول برخی از تعاریف ارائه شده است، هرچند چون افراد معدودی وارد بحث فلسفهی اصول شدهاند، تعاریف مستقیم و خاص فلسفهی اصول اندک است، اما برخی از محققان مطلق فلسفههای مضاف و یا فلسفهی مضاف خاصی را تعریف کردهاند که این تعاریف را میتوان تطبیق داد و به صورت اقتباسی تعریفی از فلسفهی اصول از دیدگاه این محققان نیز مطرح کرد.
ادامه مطلب
قدیمیترین تعبیر و عنوان راجع به فلسفههای مضاف، از آنِ علامهی شعرانی تهرانی(ره) است. ایشان فلسفه را به هشت قسم تقسیم میکند و بعضی از آنها را به صورت فلسفهی مضاف تعبیر میکند، مثل فلسفهی قانون، فلسفهی زیبایی یا هنر. معلوم میشود که ایشان به این جهت تفطن داشتهاند.
در ذیل تعریف فلسفهی اصول بحثهای متعددی را به عنوان مبادی و مقدمات بحث میتوان مطرح کرد، از قبیل: ۱٫ مراد از علم و تعریف آن، ۲٫ انواع و اقسام تعاریف ممکن علم، ۳٫ روششناسی تعریف علم، ۴٫ دشواریهای ثبوتی ـ اثباتی تعریف فلسفهی اصول و …
درباب فلسفهی اصول، اولین مطلبی که قابل بحث است، تعریف فلسفهی اصول است. قبل از طرح تعریف، چند نکته را به عنوان مبادی بحث عرض میکنم که این چند نکته در سایر علوم هم دارای کاربرد هست و نکاتی است که بعضی رایج و بعضی ابتکاری و اختصاصی است و در تعریف هر علمی، توجه به آنها لازم است
دربارهی فلسفههای مضاف [اسلامی] از تکون فلسفههای مضاف در جهان، به مثابه دانشهایی مستقل و منسجم، دیری نگذشته است، و دربارهی مسائل این دسته از معارف حکمی، چندان که باید، کسی ـ بویژه در ایران ـ سخن سخته و سنجیدهای نگفته است؛ حاق و حاشیـه، و حـدود و حـوالی این علوم، کماهی، شناخته و ساخته و پرداخته نشده است،
سلسله بحثهایی که میبایست پیرامون خودِ فلسفهی اصول گفت تا خود فلسفهی اصول شناخته شود و سپس وارد مسائلی که فلسفهی اصول عهدهدار حل آنها هست، شد. مباحثی مانند: ۱٫ تعریف فلسفهی اصول، ۲٫ امکان و امتناع فلسفهی اصول، آیا فلسفهی اصول ممکن است یا ممکن نیست، ۳٫ موضوع فلسفهی اصول، ۴٫ مسائل فلسفهی اصول و …