دومین نشست مدیریت با طلاب مورخه ۹۲/۰۶/۲۶
دومین نشست مدیریت با طلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
ما تا بیاییم خودمان را بیابیم طول میکشدباید دقت کنیم و این زمانهایی که بر ما میگذرد باید استفاده کنیم؛رسول گرامی اسلام فرمودقالت حواریون لعیسی یا روح الله، اول یک سوال ادبی، چرا حواریون با اینکه جمع مذکر فرمود قالت حواریون، جواب میدهد، صرف ساده خواندید؟ به اعتبار جمع، قال رجال، به اعتبار جماعت میگوییم قالت الرجال، قالت الحواریون لعیسی یا روح الله من نجالس، با کی هم نشین باشیم؟ حواسمان باشد، رفاقت و همنشینی در تربیت انسان در ساخته شدن انسان، در ضلالت و گمراهی انسان بسیار اثرگذار است یعنی امروز اگر بخواهید این حدیث را تحت قالب دوست یابی، امروزه الفاظ ها خیلی عوض میشود و قشنگش کردند و در اسلام از این حرفها خیلی زیاداست، دوستیابی، با کی رفیق باشد که رفیق موجب سعادت ما باشد موجود خوشبختی ما باشد، گفتند یا روح الله من نجالس؟ با کی همنشین باشیم؟ قال؛ ۱٫ من یذکرکم الله رؤیته: ما را به یاد خدا بیندازد، آقای بهجت دیدید علما ومراجع کنارش بنشینید نورانیت چهرهشان،حالت خضوع و خشوع و هیبتشان، یذکرکم الله روئیته، رفیقی پیداکن که دیدارش تو را به یاد خداوند بیندازد، اهل نمازشب باشد، اهل عبادت باشد، اهل جماعت باشد، اهل غیبت نباشد، اهل دروغ نباشد، اهل طاعت باشد، اهل معصیت نباشد، این جورآدمی را پیدا کنی یذکرکم الله روئیته؛ همیشه ذاکر باشد، دارد میرود از اینجا تا حرم ذکر خدا بگوید، دارد میرود از اینجا تا حرم یک آیه قرآن حفظ کند، میبینی کلی استفاده کرده، حرف بی فایده و حرف لغو نمیزند و چرت و پرت نمیگوید، الان موقع ماست چه کسی به عنوان رفیق و هم بحث و همکلاسی انتخاب کنیم یذکرکم الله، این یک، خیلی اثر دارد، یک دکترر وانشناسی ما آنجایی که بودیم دکترا تحصیل کرده آمریکا بود و خیلی عنوان داشت و پول کلان برای هر نفر ویزیت میگیرد، آماده بود در منطقهای که ما بودیم بازرسی کند به من گفت حاج آقا ما که در تهران هستیم، جوانهایی که از روحی عصبی و پرخاشگر هستند فراوان هست، مادری جوانش پرخاشگر و عصبی و ناراحت هست حالا به خاطر ضعف ایمانی یا هر چه، به ما میآیند میگویند آقا دکتر شما که دکتر روانشناس و جامعه شناس هستی چکار کنیم؟ خوب میآیی دفعه اول و دوم قرص میدهیم و دو قرص ا عصاب میدهیم چه و چه، یک روزی یک خانمی آمد گفتم آقا راهش این است خوب دقت کنید اینها برای ما طلبهها خوب است، گفتم خانم راهش این است که بروی یک رفیق مسجدی برای بچهات پیداکنی ببردش مسجد، خوبش کند، این قرص و دوایی که ما میدهیم اینها خوب کن نیست، این مشاورههایی که ما میدهیم اینهانیست، این مشاورهها مشاورههایی است که دل خوش کن است شمادلت خوش کنی که رفتم دکتر روانشناس که مشورتی کرد کجا برو؟ چطور برو؟ تفریح برو؟ ولی اصل اساس این است برو بچهات یک رفیق مسجدی برایش پیدا کن ببردش مسجد تا آرامش آنجا پیدا کند الا بذکر الله تطمئن القلوب، اقم الصلوه لذکری، اینها را به هم بندش کن آنوقت میبینی نماز آرامش بخش است یا نه؟ جفت و جورش بکن، خوب این یک، یذکرکم الله، دو، یزید فی علمکم منطقه، دین و علم، من جلسه قبل برایتان داشتم، جلسه قبل گفتیم، طلبه متدین، طلبهی با تقوا، این برای اسلام مفید است، طلبهای که زینت اسلام باشد، زینت مذهب باشد، زینت حوزهی علمیه باشد، زینت علما و روحانیت باشد، زینت باشد، این طلبهای با ایمان و تقوا، این را میخواهیم،
جامعه این را میخواهد، حوزه این را میخواهد، مدرسه این را میخواهد، دین بدون تقوا فایدهای ندارد، حالا تقوا بدون دین حالا شاید میتواند گلیم خودش را از آب بکشد، باز هم فایدهای ندارد،چرا که العلم مع الدین توامان، روایت داریم، اذ افترقا احترقا، اگر طلبه شد طلبهی درس خوان و متدین، صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی قیل و من هم یا رسول الله قال الفقها و الامراء این دو طایفه، اینها مهم است، طلبه متدین، طلبهی متدین یزید یذکرکم الله رویته، وقتی طلبه نماز شب خوان میبینی به یاد خدا، اگر رفیق و هم حجرهای نماز شب خوان داشته باشی بالاخره تو را نماز شب خوان میکند بالاخره یک شب یا دو شب بلند نمیشوی، اما اگر دیدی هرشب او بلند شد ، گفت صلاه اللیل کفاره من اجترح فی النهار ،کفاره گناه روز است، برای خوابگاهیها گفتم البته حرف زیاد بود بحثمان تمام نشد و حدیث هم زیاد است، این است، اگر رفیق درس خوان داری تو هم درس خوان میکند ولی اگر رفیق تنبل داشتی تو هم تنبل میکند. ر فیق درس خوان و رفیق با تقوا تاثیر دارد، یزید فی علمکم منطقه، سه، و یرغبکم فی الآخره عمل، میزان دست بدهد و معیار دستت بدهد با کی رفیق بشویم و رفیقمان کی باشد؟ هم بحثمان کی باشد؟ که کلاسمان کی باشد؟ کی را انتخاب کنیم؟ این سه تا، روایت از رسول گرامی اسلام است قال رسول الله، پیامبر فرمود از قول ایشان که حواریون برای عیسی گفتند من نجالس؟ با کی همنشین بشیم طلبه با تقوا، ما طلبهی درس خوان متدین با تقوا میخواهیم، عند الله بینی و بینی الله شما اگر چنین طلبهای ببینی لذت نمیبری؟ من که لذت میبریم، من که لذت میبرم امام زمان خوشحال نمیشود؟ امام صادق خوشحال نمیشود؟ طلبهی درسخوان و متدین باشد و با تقوا باشد این مایه افتخار برای اسلام نیست، زینت اسلام نیست؟ زینت حوزه نیست؟ ببینید آقایان بزرگوار طلبه متدین هر کجا برود جای خودش را باز میکند، در جامعه رفت و آمد میکند و خیلیها شما دیدید که بعد می گویند به بعضی دیگر، با اینکه بد میگویند ولی اگر طلبه خوب به تورشان بخورد میگویند این طلبه خوبی است، در روستاها تبلیغ برو و در شهرها برو میگویند این طلبه خوبی است و طلبه خوب هر جا برود جای خودش را باز میکند همان که بد میگوید اگر طلبه خوب ببیند میگوید طلبه خوبی است هرکجا برود، من و شما داریم سهم امام میخوریم، کل هزینههای ما از سهم امام زمان است، مدیون هستیم نسبت به آنچه که به ما میدهند اصلاًاینها نباشد و شما بگویید هیچ کدام نیست، بالاخره شما وارد حوزه شدید میخواهید درس بخوانید با چه هدفی آمدی؟ شاید شما اگر طلبه نمیشدید یک سری مزایا داشتید یک سری محرومیتها آمدی تحمل کنی، شاید الان که رسیدی به پایه هشت و نه و ده متوجه بشوی که ممکن است یک سری مشکلاتی سر راهت است حالا در بخش مصالح مادی و زندگی ممکن باشد و احساس کنی و متوجه میشوی برای چه آمدی اینها را تحمل کنی؟ طلبه متدین با تقوا،امام زمان هم خوشحال میشود، پس سعی کنید همه ما سفارشی که بنده حقیر خدمت شما داریم این است، ما طلبه درسخوان با تقوا میخواهیم کسی اگر در این دو تا عنوان خودش را نتواند جا بدهد معطل نکند خودش را اینجا، نه وقت خودش را بگیرد و نه وقت ما را، تضییع عمر است، حداقل ما را معطل نکند، و من خوش بین هستم، من یک جلسهای با خوابگاهیها داشتم و یک توصیههایی کردم و یک نامهای دادم یک بخشی عمل کردند و میکنم و تاثیر داشتم یک مقدار ناقصی دارد دوست دارم ناقصیها را رفع کند، یک سری نواقص در بعضیها کارها هست دوست دارم حل بشود و دوست ندارم خدا نکرده، در قاموس ما نگنجد نه به شما روزانه و نه به شما خوابگاهی اصلاً در قالب این عنوان که آقای روزانه تذکار ثم تذکار ثم الاخراج، اینجوری نباشد، خوابگاهی، الاخطار نه تذکار ثم الاخطار، در ادبیات نخواندید بین فاء و ثم فرق چیه؟ فاء و ثم گفتیم هر دویش برای ترتیب میآید منتها ثم مع التراخی، فاء بدون تراخی است، اینها را خواندیم در ادبیات، یک تراخی هست و یک فاصلهای است، التذکار و ثم التذکار ثم الاخراج، نه به اخراج، البته محذوفاش اخراج است ولی نمیخواهیم به آنجا کشیده بشود. الحمدلله دیدم طلبه هایی که خوابگاهی هستند طلبههای خوبی هستند، همه شما خوب هستید انتخابها خوب بوده، من واقعاً حسن نیت به همه دارم و همه را دوست میدارم، شماها را فرزندان خودم میدانم و واقعاً علاقه دارم تازه با طلبه مانوس نشدهام. جایی که بودم و هستم حوزه دارم همانجا بنابراین دوست میداریم اینطور باشیم و همه کمک کنیم رعایت مقررات مدرسه، دستورات مدرسه، برنامههای مدرسه و همه میخواهیم درس بخوانیم، یک وقت یک جور نشود که یک شب بگویی شب جمعه است درس نمیخوانم، یک شب، شب میلاد است کتاب را بگذاری روی همدیگر، شهید مطهری شب عاشورا هم مطالعه میکرد خوب اگر بنا باشد شب جمعه کتاب بگذاریم روی هم، شب میلاد هم بگذاریم رو هم، چیزی تهاش نمیماند که، مطالعه و درس و در کنارش تقوا، درس بخوانید و آن هم درسهای اصلی خودتان، مطالعات متفرقه حواشی است، علیکم بالمتون و لا بالحواشی، نه حاشیه مکاسب، اگر متوجه میشویی حاشیههایی مثل مرحوم ایروانی و مرحوم سید، مثل مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی، مامقانی، نهج الفقاهه مرحوم حکیم و …؛ اینها نه، این حاشیه اگر بتوانی بخوانی کمک به درس است، پس دقت کنیم،نظم مدرسه، رعایت مدرسه، درس مدرسه، خوابگاهیها و طلبه ها میخواهیم نمونه باشند، واقعاً دوست میداریم طلبههای مدرسه خاتم الاوصیاء در قم چون نام نامی است که میدرخشد بر تارک جهان خلقت میدرخشد بر پیشانی و سینه این دنیا میدرخشد این نام نامی است که تاثیر گذار است هم لفظاش و هم وجودش و همه چیزش، این نام، ما باید زیبنده این نام باشیم، تحت چتر این نام حرکات و برنامههای درسی و زندگیمان داشته باشیم، ببینیم امام زمان کی و کجا خوشحال میشود از ما؟ این را باید دقت کنیم اگر خودمان از اول در قالب و قوارهای قرار بدهیم که رعایت و متلزم به دستورات شرع مقدس و قوانینی که برای ما در نظر گرفته شده است در محل تحصیل ما آن وقت میبینید در قوس صعود قرار میگیرید نه در قوس نزول به عرش میرویم نه به فرش و نکتهای که میخواهم خدمت پایه هفتی ها عرض کنم عزیزان پایه هفتی درستان منحصر است به مدرسه، شورای علمی مدرسه تصمیماش بر این است که پایه هفت تمام ملزم که در کلاسهای مدرسه شرکت کنند این شفاهی است اما شما ابلاغ کتبی قلمداد کنید. بیرون کلاس رفتن آزاد برای پایه هفت ممنوع، مگر اینکه از مدرسه بروید بیرون و در این مدرسه نباشی هرجا خواستی برو و آزاد هستی و کلاس هم هر کجا خواستی برو ولی اگر خواستی شاگرد این مدرسه باشی پایه هفت، حتماً ملزم هستی در کلاسهای این مدرسه و در کلاسهای بیرون شرکت نکنی ما پایه هفتیها فقط و فقط حضورشان در مدرسه و در کلاس الزامی و درس بیرون رفتنشان ممنوع است و من بیشتر از این مصدع شما نمیشوم صلوات.