من و کتاب (۱۱) – خواندنیها

وقتی که جلد اول کتاب شما (فرهنگ جبهه) درآمد، طبعا به طورعادی مثل بقیه منشوراتی که پیش من می‏آورند، نشستم آن راخواندم. این کتاب از بس من را جذب کرد، تا آخرش خواندم؛ بعددیدم این کافی نیست، به خانه بردم و گفتم: «همه بنشینید این کتاب را بخوانید!» در جمع خانواده، جاهایی‏از کتاب را خود من باز کردم و خواندم. گفتم: «این کتاب اصلاباید در فضای خانه‏ها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند.»