تاریخ ادوار علم اصول(استاد رشاد)

تطور شناسی علوم:

  1. مفهوم شناسی تطور:

تطور شناسی چیست؟ تطور شناسی مطالعه رخداد تطور است.

  تطور یعنی چه؟ واژه تطور را می توان قریب به یک اصطلاح دانست. با این فرض، تطور در یک علم عبارتست از: مطالعه و تبیین تغییرات قابل توجه و “درخور”، در یک یا چند عنصر از عناصر اصلی و هویت ساز و سازنده آن علم.

 دوره کدام است؟ دوره ناظر به تاریخ است. تحت تأثیر تطوراتی که در یک علم رخ می دهد، دوره شکل گرفته و مبتنی بر تطور است.

مکتب چیست؟ اصطلاحات مکتب و مدرسه و اسلوب با یکدیگر تفاوت دارند. مدرسه در ذیل مکتب است. اما در عین حال می تواند در همه ادوار ادامه داشته باشد.

 مکتب وسیع تر است و نزدیک به واژه گفتمان است. می گوییم در مکتب اسلام، مدرسه خلفا و مدرسه اهل بیت وجود دارد.

مکاتب فقهی، مدرسه های اصولی یا فقهی، مترادفات تطور هستند؛ اما دوره و تطور به یک معنی نیستند ممکن است یک مکتب ادواری باشد یا نباشد.

  1. غایت و فوائد تطور شناسی علوم و علم اصول چیست؟
  2. نسبت و مناسبات تطور شناسی با دیگر عناصر رکنی تشکیل دهنده علم چیست؟ آیا با دوره شناسی، موضوع و غایت و مسئله شناسی علم را بهتر متوجه می شویم؟ و بالعکس، آیا با شناخت عناصر رکنی علم، به دوره های آن علم پی می بریم؟
  3. تطور شناسی به لحاظ هویت معرفتی از چه نوع مبحثی شمرده می شود؟
  • آیا فلسفه مضاف آن علم است؟
  • آیا بحثی تاریخی است؟
  • آیا باید بین ادوار و تطور فرق قائل شده و بگوییم ادوار، تاریخی اند و تطور، فلسفی است؟
  • آیا می توان هر دو را فلسفی یا تاریخی تصور نمود ؟ [۱]
  1. شیوه های تشخیص تطور چیست؟
  2. طبقه بندی الگوهای ارائه شده در تبیین تطورات علوم.

تطورات فقه و اصول، هر یک اختصاصاتی دارند اما به شدت با یکدیگر در تعامل هستند. دوره های اصولی با دوره های فقهی تفاوت دارد اما دوره های اصولی و فقهی و همینطور مکاتب و مدارس به انحاء مختلف بر یکدیگر تاثیر می گذارند و ممکن است هرکدام، دیگری را به وجود آورد.

  1. علل وآثار تطور در علم اصول

چرا تطور رخ می دهد؟ چرا یک دوره شکل می گیرد و دوره دیگری از بین می رود؟ چرا مکاتب به وجود می آیند و از بین می روند؟ بر این به وجود آمدن ها و از بین رفتن ها چه آثاری مترتب است؟

تطور، با توجه به اینکه در چه اضلاع  و در چه عمقی رخ بدهد، آثار خاص خود را دارد. حتی می تواند یک علم را به علم دیگری تبدیل کند.

  1. مرور و نقد انواع الگوهای پیشنهاد شده برای تطور علم اصول:

آیا در این زمینه معیار درستی ارائه شده؟ آیا این معیار با واقع منطبق است یا نه؟ آیا در آن دوره این تطور صورت گرفته یا نه؟

ترابُط و تعامل میان دو علم مانند علم فقه و اصول، بر قرار است به صورتی که می توان ادوار این دو علم را توأماً تحلیل و بررسی کرد. اما در هر صورت این دو علم از یکدیگر جدا هستند هر چند با یکدیگر تعامل زیادی دارند.

حق این است که اگر تطور را تحول اساسی در عناصر علم بدانیم مواردی که این خصوصیت را دارند چهار دوره خواهد بود: (شیوه متکلم – فقیهان) و (شیوه محدث – فقهیان)[۲] و (دوره های بازگشت به هر کدام) است.

  1. دوره محدث فقیهان
  2. دوره متکلم فقیهان
  3. دوره بازگشت به اخباری گری به خاطر افراط در عقل گرایی(البته منش محدثان با اخبارییون فرق زیادی دارد).
  4. دوره بازگشت به عقل گرایی.

منابع فقه در هر یک از ادوار متفاوت است. گاهی عقل یک علم عالی است که فقط روایات را می فهمد و گاهی در عرض روایات قرار گرفته و خود یک منبع مستقل می شود.[۳]

۹٫   ارائه منطق مناسب تطور شناسی و ارائه الگوی مناسب:

۱٫ محدث فقیهان

۲٫ متکلم فقیهان

۳٫ فیلسوف فقیهان

۴٫ اخباری فقیهان

۵٫ روش عرفی انگار فقیهان

و شاید بتوان ورود مباحث جدید به علم اصول در حال حاضر را دوره جدیدی دانست.

۱۰٫         تشخیص تطورات اساسی در یک علم:

برای این مطلب باید استقراء تاریخی انجام داده و شواهد و قرائن را مورد بررسی قرار دهیم.

شیوه دیگر مراجعه به آراء و نظرات است.

شیوه دیگر: همانگونه که از مجموعه عناصر تشکیل دهنده یک علم می توان انسجام و تمایز یک علم از علوم دیگر را فهمید، می توان همان عناصر را در بحث تطور شناسی و دوره شناسی به کار بست.

 


[۱]. تطور یک علم متاخر از مباحث دیگر فلسفه مضاف آن علم است. چون ابتدا باید تطورات موضوع و غایت و قلمرو و روش و … آن علم را دانست تا به تطور اصل آن علم پی برد.

[۲]. محدثانی بوده اند که فقاهت می کردند و متکلمانی که فقیه بوده اند.

[۳]. شاید در دوره حاضر، تحت تأثیر عقل گرایی غربی است که ما، وجه عقلانی و کارآمدی مکتب خودمان را نشان می دهیم و به آن گرایش داریم.