از بطلگی تا طلبگی (۴۸) – اهمیت نافله شب

مدرسه عالی خاتم الاوصیاء

وقتی ما طلبه بودیم هر شب چند بار برای نماز شب از خواب می‌پریدیم. یک بار ساعت را که اشتباها به پهلو بر روی زمین قرار داشت نگاه کردم و بلند شدم، و با عجله نماز شب خواندم و کارهایم را کردم و به مسجد رفتم ولی دیدم در بسته است، از شخصی پرسیدم درب مسجد چرا بسته است؟ گفت: آقا یک ساعت و نیم به اذان صبح مانده است. آن قدر در خیابان قدم زدم تا درب مسجد را باز کردند. از خدا بخواه لذت عبادت و نماز شب را به تو بچشاند، آن وقت دیگر ساعت لازم نداری که کوک کنی. ما که ساعت کوک می‌کنیم مریض هستیم، روحمان مریض است. مگر خروس ساعت کوک می‌کند؟… …قدیم هر طلبه ای که اول اذان صبح بیاد می شد، با او مباحثه نمی‌کردند، می‌گفتند این طلبه بی بند و باری است. ولی الان چه …