شرح اجمالی سؤالات لجنه علمی

بسم الله الرحمن الرحیم

شرح اجمالی سؤالات لجنه علمی مدرسه در راستای اهداف آموزشی پژوهشی :

سؤالات هرچند نباید تعریفی، شرحی و به طور کلی مدلول مطابقی متن باشد ولی از متن نیز نباید فاصله بگیرد. در واقع هدف از این سؤالات ، تحریک ذهن طلاب جهت دست یابی به مدالیل غیر مطابقی متن است که به طور خلاصه در امور زیر بیان می شود :

۱-    مدالیل ساختاری متن : مقصود از این امر آن است که در چینش مباحث در یک متن  توسط نویسنده چه پیامی را به مخاطب ارائه می دهد که بدون دقت در ساختار قابل فهم نیست مثلاً مصنف قبل از ورود به روایت تحف عبارت ذیل را دارد : ” ینبغی اوّلاً التیمّن بذکر بعض الاخبار الوارده علی سبیل الضابطه للمکاسب من حیث الحل و الحرمه” در این گفته مصنف ، تعابیر “ینبغی” ، ” التیمّن” و ” علی سبیل الضابطه” ( به عنوان مدلول روایت ) به مخاطب یک پیام ساختاری را القا می کند بدین صورت که ” ینبغی” در مقام بحث علمی مقیّد به مقام است و لذا معنا چنین می شود : به لحاظ علمی سزاوار است و مدلول روایت “علی سبیل  الضابطه ” این سزاواری را توجیه می کند و به همین دلیل ” تیمّن” صرفاً اشاره به ” تیمن  از جهت تقدیم و شروع بحث ” خواهد داشت . حال با توجه به نکات فوق ، این پیام را می توان به مصنف به لحاظ اصل اولی نسبت داد بدین معنا که اگر قرینه ای بر خلاف در طول مباحث آینده نباشد مصنف ضابطه های روایت را ارکان استدلال خود ( من حیث الضابطه) قرار خواهد داد.

سؤالها باید به گونه ای طرح شود که ذهن طلاب به سمت تدقیق در این پیام و کشف آن سوق داده شود.

پیامهای ساختاری در کلام خود امام علیه السلام نیز قابل برداشت است … .

از جمله این مدالیل ساختاری می توان به  پیام هایی که از کل یک درس به عنوان یک منظومه می توان دریافت و معمولاً محصل به دلیل طولانی بودن و پیچیدگی مباحث در کتب قدیمی از آن غافل می شود اشاره کرد. سؤالات می تواند ذهن او را به نگاه جامع به بحث تحریک و تشویق نماید .

۲-    تحلیل مبانی استدلالی : مقصود از این مطلب آن است که هر چند مصنف در مباحث مختلف استدلالهای خود را مطرح نموده است ولی به دلیل فضای غیر کلاسیک  حاکم بر کتب قدیمی فاقد نکات زیر در بسیاری موارد است :

نکته اول : وجه دلالت ادلّه

نکته دوم : ماهیت ادلّه : در بسیاری از موارد ادلّه مصنف دارای ماهیات مرکب است مثلاً ممکن است  مصنف به دلیل روشن بودن حکم و عدم وجود شبهه در آن به روایت ضعیف استناد نموده باشد ، دلیل این مطلب معمولاً از نظم بحث ایشان قابل فهم است به عنوان نمونه ممکن است ذکر سابقه حکم و استناد آن به اجماع در کنار مولفه های دیگر سبب این نحوه استدلال توسط مصنف شده باشد در برخی از موارد نمی توان گفت دلیل مصنف اجماع است یا روایت بلکه باید دلیل را مرکب محسوب نمود . سؤال شما با ید ذهن محصلّ را به این نکته معطوف نماید و به او انگیزه نگاه دوباره و دقت بیشتر در متن را بدهد . این دغدغه در روایت تحف العقول وجود دارد آیا برخی از ضابطه ها ، ضابطه های عقلی غیر محتاج به صحت سند نیستند؟

نکته سوم : نظم فکری مصنف در استدلال ها : این نظم گاه در طول یک کتاب قابل فهم است لذا سؤالات در طول مدت تعلیم و تعلّم کتاب باید به گونه ای طرح شود که در پایان کتاب ، محصّل از جمع مطالب مستمرّ و تحقیق پیاپی خود به این نظم دست یابد از جمله مؤلفه های مطرح در این نظم در کتاب مکاسب ، کشف جایگاه ضابط های روایت تحف در استدلالهای مصنف است.

نکته چهارم : تقدّم و تأخر ادلّه بر اساس مشی نویسنده : مقصود از این نکته آن است که هر چند برخی از ادلّه ، به حسب ظاهر سیاق به صورت مستقل مطرح شده اند ولی در واقع ( و البته معطوف به مشی نویسنده ) دلیل مستقلی نیستند اثبات استقلال و عدم استقلال ادلّه محتاج قرینه هایی در خود متن است که سوالات پیاپی شما در طول بحث و به فراخور اشارات نویسنده می تواند طلبه را به نکته مذکور راهنمایی کند . نکته مهم این است که عدم استقلال برخی از ادلّه از جنبه های متفاوت قابل بحث است که از جمله آنها می توان به نکات زیر اشاره نمود :

الف ) ضعف دلیل فی نفسه و در مشی مؤلف : مثل استدلال به مقاصد شریعت در فرضی که نویسنده در مشی خود آنها را ” دلیل” کافی نمی داند .

ب) تقدم علمی یک دلیل بردلیل دیگر هر چند دلیل دوم هم به تنهایی کافی باشد مثل آنکه در نظر نویسنده ،اجماع در برخی از شرایط مثبت حکم است و حدیث هر چند صحیح السند حکم مؤید را در نظم استدلالی مسئله مورد  نظر دارد .

ج) عدم استقلال یک دلیل در فضای مخاصمه : مقصود این است که هر چند یک دلیل در مشی نویسنده لو خلّی و نفسه دلیل مستقل و یا حتی مقدم بر ادلّه دیگر است ولی از آنجا که فضای مسئله فضایی پر تنش است و آراء مخالف زیاد هستند مصنف به دلیل رعایت فضای جدل مثلاً و یا امور دیگر به دلیل دیگر(که از جهت رتبه در مشی او متأخّر است) پناه می برد .

نکته پنجم : مقایسه نگاه مصنف با نگاه رقیب در استدلالها : مقصود از این نکته آن است که با طرح سؤال های معطوف به متن ، محصل به دنبال کشف وجه اختلاف آراء در مسئله برود گاه این اختلاف به دلیل عدم وقوف کامل یک طرف نزاع به تمامی عناصر دخیل در استخراج حکم است و گاه به مبانی اصولی و غیر اصولی صاحب نظر در بحث بر می گردد . در واقع سؤالات ، محصل را به دو نکته راهنمایی می کند : نکته اول ، همه جانبه نگری در یک مسئله و نکته دوم : تحصیل و فهم نظامهای مختلف فکری که مقدمه نقد آنها در آینده علمی محصل است .

۳-    تحلیل متن : این بخش شامل تحلیل انواع مختلف متن اعم از متن کلام نویسنده ، متن آیات و روایات شریفه و متن عبارت منقوله از کتب دیگر توسط مصنف می باشد و مقصود از تحلیل آن است که مفاد متنی با استدلال و استناد به مؤلفه های دخیل در فهم یک متن اثبات شود به طوریکه غفلت از این مؤلفه ها محصّل را با خطا روبرو کند . مؤلفه های دخیل عبارتند از :

  • مؤلفه های ادبی
  • قرائن لفظی، حالی و مقامی که شامل مبانی نظری گوینده متن ، سیاق عبارت ، مبانی که مطالب متن بر اساس آن بیان شده ، رجوع به کلام های دیگر نویسنده که قابلیت قرینیت برای حل عبارت را دارند و غیر اینها می شود  .

۴-    چکیده نگری به بحث : یکی از مشکلاتی که محصلین کتب قدیمی با آن روبرو هستند ، ناتوانی در چکیده نویسی است در واقع هرچند گاه هفته ها وقت خود  را در یک بحث صرف نموده اند ولی توان بازگویی آن به صورت خلاصه و البته صحیح را ندارند . سؤالات لجنه باید با تمرکز بر نقاط اساسی درس ، محصل را در چکیده نگری یاری کنند .

این نقاط اساسی عبارتند از :

–        مفاهیم تصوری و تصدیقی در بحث

–        بیان دقیق محل نزاع

–        استدلالهای کلیدی دربحث ( به طوری که می توان استدلالهای دیگر را بدون ضربه به بحث کنار گذاشت )

–        قواعد ، گزاره ها و نکات کارگشا ( چه در خود درس و چه برای بحثهای دیگر ) که گاه در لابه لای مطالب نویسنده گم می شود .

–        نقاط جامع در بین مباحث پراکنده به طوری که بتوان آنها را در ذیل یک عنوان قرار داد .