دیدار با حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی «مدّ ظلّه العالی»

دیدار با آیت الله نوری همدانی (1)

دیدارطلّاب ، اساتید و کادر مدرسه عالی خاتم الاوصیاء عجّل الله تعالی فرجه الشریف با حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی «مدّظلّه العالی» در بیت معظّم له.

سخنرانی استاد علیدوست د رمحضر حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی دامت برکاته

 بسم الله الرحمن الرحیم

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اهْدِنَا لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ َ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیم

 ما یک مدرسه‌ای به نام خاتم الاوصیاء داریم. این مدرسه چهار سال است که فعّالیّت می کند. از سال هفتم ما گرفتیم که امسال سال دهم هستند. البتّه همین‌طور گرفتیم هشتم، نهم، پایه‌های مختلف داریم. هدف ما از گرفتن این طلبه‌ها که البتّه گزینش شدند، از فیلترهایی گذشتند این بوده است که ضمن این‌که آن روال معمولی که طلبه‌ها دارند، رسائل، مکاسب، کفایه، این‌ها را می خوانند که إن‌شاءالله سال آینده هم آرام آرام برای درس خارج می‌روند. با بعضی از مسائلی که حالا به زعم خود ما لازم است، آشنا بشوند که در این جلسه پنج‌شنبه که جامعه‌ی مدرّسین خدمت شما بودیم  من دیدم که خود حضرتعالی هم انگشت گذاشتید. مثلاً بحث فلسفه‌های مضاف مثل فلسفه‌ی فقه، فلسفه‌ی اصول فقه، فلسفه‌ی تفسیر، فلسفه‌ی دین و بحث‌هایی که قهراً درون این عناوین جای می‌گیرد. ما طلبه‌ها را با این مباحث هم آشنا کنیم که وقتی وارد درس خارج می‌شوند با یک حلقه‌های مفقودی مواجه نشوند. از آن طرف هم سعی کردیم که به تعبیر امروزی‌ها گفتمان فقهی کارا، از آن طرف منضبط به تعبیر حضرت امام فقه جواهری، از آن طرف هم با اقتضائات زمان و مکان -به قول امروزی‌ها پایا و پویا- این گفتمان را در مدرسه ایجاد بکنیم. به همین خاطر ما در طول این چهار سالی که تا به حال بوده است -چهار سال است ولی سه سال است که رسماً شروع کردیم- جلسات متعدّدی از افراد مختلف داشتیم. فرض کنید دیدیم یک نفر روی مالکیّت معنوی کار کرده است، مالکیّت فکری از او دعوت کردیم که شما که مثلاً ۲۰ سال، ۱۵ سال کار کردی بیا عصاره‌ی کار خود را در دو ساعت، گاهی چهار ساعت ارائه بده. دیگری راجع به مسائل بانک و معاملات سلم و سلف، معاملات اینترنتی، الکترونیک و امثال ذلک کار کرده است، دعوت کردیم و ده‌ها موضوع مختلف که هنوز هم ادامه دارد.

از جمله یک کاری که ما داشتیم نکوداشت شخصیّت‌هایی بوده است که این‌ها کتاب‌های آن‌ها را می‌خوانند. باز دو سال آمدیم به اعتبار رسائل و مکاسب نکوداشت شیخ انصاری را گذاشتیم. نکوداشت هم نه این‌که فقط از شخصیّت‌ها تعریف بکنیم. مثلاً روش‌شناسی شیخ انصاری در فقه، در اصول. سال گذشته چون طلبه‌ها سال نهم و دهم آمدند، کفایه را آقای آخوند خراسانی را داشتیم. امسال چون دیدیم طلبه‌ها آرام آرام درس خارج می‌روند، از طرفی معمولاً طلبه‌ها با کتاب‌های حاج شیخ مؤسّس آیت الله حاج شیخ عبدالکرّیم کمتر مأنوس هستند، اساتید نامأنوس هستند. خوب ایشان هم وارث مکتب نجف و سامراء و بعد هم قم، امسال به فکر ما افتاد که یک نکوداشتی از آقا شیخ عبد الکریم داشته باشیم. دوست داشتیم که از حضرتعالی پیامی داشته باشیم که میسّر نشد، چون ملاقات طول کشید تا خدمت شما برسیم. منتها این نشست اوّل است در واقع پیش‌ نشست برای نشست اصلی است که إن‌شاءالله سال آینده قصد داریم تحت عنوان یک همایش ملّی، امسال نکوداشت است ولی سال آینده می‌خواهیم همایش ملّی برگزار بکنیم در بیت ایشان هم یعنی خود منزل حاج شیخ امسال برگزار می‌کنیم، سال آینده هم است.

سخنرانی حضر ت آیت الله العظمی نوری همدانی دامت برکاته در برنامه دیدار طلاب مدرسه عالی خاتم الاوصیاء (عج) از معظم له

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلى‏ خَیْرِ خَلْقِهِ وَ أَشْرَفَ بَرِیَّه  سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ  مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِین‏ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَاَ بَقِیَّهَ اللَّه‏ فِی الْأَرَضِین‏ وَ اللَّعْنُ عَلَى‏ أَعْدَائِهِم‏ َ أَجْمَعِینَ».

 دو مطلب را شما بیان فرمودید ما درباره‌ی هر دوی این‌ها عرایضی را عرض ‌کنیم. مطلب اوّل این است که از زمان آیت الله العظمی بروجردی این دغدغه و نگرانی و این فکر وجود داشت که علمایی که در قم درس می‌خوانند بعد قدم به عرصه‌ی اجتماع می‌گذارند، در عرصه‌ی اجتماع با کسانی مواجه بشوند که به قول آن روز درس‌های جدید خواندند و اگر طلّاب با این درس‌ها آشنا نباشند، نمی‌تواند در برابر آن‌ها نفوذ بکند و کار انجام بدهد. در آن زمان یک آقای کرباسچیان داشتیم -علی اصغر کرباسچیان- از علمای تهران بود ولی مرد بسیار روشنی بود. یکی از کارهای ایشان این بود که این توضیح المسائل را او درست کرده بود. این توضیح المسائل فعلی عبارت‌های قدیم داشت، خیلی عبارات مشکلی داشت. این‌ها را آمده است فارسی کرده است. به هر حال زحمت کشیده است. چون از زمان صاحب جواهر و این‌ها شیخ انصاری رساله‌هایی بود که خیلی عبارت‌ها در سطح بالا بود. اگر علوم، علوم تصریحی این است علوم تسلیمی، این است. عبارت‌هایی که در جواهر و این‌ها است این‌ها را در رساله‌های خود آورده بودند،این زحمت کشیده است، این توضیح المسائل را درست کرده است که ما رفتیم، به آن کار نداریم.

یک عالمی بود بسیار روشن‌ فکر و خیلی عالم قاطع و خلاصه زمان‌شناس و خدمت آیت الله بروجردی رسیدند، -آن وقت مرجع کل ایشان بودند- به ایشان گفتند که شما اجازه بدهید که من از طلّاب قم چند نفر را انتخاب بکنم، تابستان در تهران درس‌های جدید را بیاموزند آقا فرمود اشکال ندارد. ایشان ۱۰، ۱۲ نفر را انتخاب کرد، یکی بنده بودم. خلاصه انتخاب کرد و حالا کسی زنده مانده باشد امام فرمودند از خطرهای طول عمر این است که انسان مرگ عزیزان خود را می‌بیند. خلاصه شاید بعضی از آن‌ها هنوز زنده باشند. ۱۰، ۱۲ نفر را ایشان اسم نوشت، انتخاب کرد تابستان در تهران یک مرکزی گرفت، یک خانه‌ای گرفت، حجر‌هایی داشت و خانه‌ی بزرگی بود و به هر دو نفر، سه نفر یک حجره داد. در آن‌جا درس فیزیک، درس شیمی، درس زبان انگلیسی، ریاضیات حساب و هندسه، درس هیئت، درس تشریع اساتید دیگر و اساتید آن موقع هم همه مرحوم شدند. این‌ها آن‌جا می‌آمدند درس می‌گفتند. ما هم برای همان کار رفتیم به آن‌جا رفتیم، مهیّا شدیم از صبح تا بعد از ظهر شب مطالعه بکنیم دو سال انجام داد و الّا بنده یک روز به دبستان نرفتم، یک روز هم به دبیرستان رفتم، یک روز هم به دانشگاه نرفتم. بنده نزد پدرم که از علما بود درس خواندم بعد همدان و حالا هم قم. آنچه بنده بلد باشم، باید از همین‌ها که آدم بلد باشد تا حدّی… زبان یا انگلیسی، هیئت، تشریع فیزیک، شیمی هندسه، حساب همه‌ی این‌ها را آن‌جا درس خواندیم. درس خواندیم واقعاً استاد زحمت کشید، دو، سه ماه کار ما همین بود. خوب این‌ها باعث شد که ما الآن بالاخره به عنوان یک طلبه از طلّاب قم تا حدّی با این مطالب آشنا هستیم. بنده دو سال نماینده‌ی امام در اروپا بودم، آن‌جا که می‌رفتم چهار زبان حرف می‌زدم. برای قدیم بود. زبان انگلیسی فرّار است. ترکی و فارسی و عربی و انگلیسی هر موقع این مباحث پیش می‌آمد اظهار نظر می‌کردم.

 این برای زمان بروجردی است که ۵۰ سال پیش از این است. امروز هم این کار شما، کار خیلی مهم است. به شرطی که دنبال آن را بگیرید واقعاً عمل بکنید. این اوّلاً یک بودجه‌ای می‌خواهد. ثانیاً گزینش صحیح می‌خواهد. ثالثاً اساتیدی می‌خواهد. رابعاً برنامه می‌خواهد. کار بسیار کار مهم است. از قم -حالا نمی‌گویم از طلّاب زیاد قم- به اندازه‌ی که حالا۵۰ نفر را، صد نفر را انتخاب بکنید -البتّه این‌ها از لحاظ قلم و بیان و این‌ها باید خیلی کامل باشند. بعد همین درس‌ها را بالاخره باید حالا که به کلاس نرفته است، این‌ درس‌ها را یاد بگیرند. الآن هم در ایران، هم در خارج از ایران کسانی که این علوم متداول را تا حدّی بلد هستند، خوب ما با این‌ها مواجه هستیم. فرض کنید یک طلبه‌ای هیچ چیز از این‌ بلد نیست. اصلاً نمی‌شود اثرگذار نیست. این‌طور است.

خلاصه اگر شما دنبال این کار خود را بگیرید -البتّه زحمت دارد- اوّلاً باید افراد را انتخاب بکنید. گزینش‌های دقیق که سرمایه‌گذاری شما هدر نرود. افرادی را انتخاب بکنید که مستعد هستند، خوش حافظه هستند، خوش بیان هستند، خوش قلم هستند، سابقه‌ی آن‌ها در حوزه از لحاظ تقوا و تعقّل بالا است. دوم این اساتید را اگر در قم نیست، بالاخره باید این‌جا بیایند درس را بگویند. سوم این‌که باید یک برنامه‌ی خیلی کامل داشته باشید که بتوانید، واقعاً این کار یک قدم بسیار بسیار بزرگی است.

کار دوم مهم است ولی خوب این مهمتر از آن است که اگر بتوانید، حالا من اوّلین جلسه‌ای است خدمت شما می‌رسم، نمی‌دانم شما چقدر امکانات این کار را که گفتید دارید مگر این‌که شما خیلی جزئی انجام داده باشید که این کار یک کار بسیار بزرگی است. یک حساب دو دو تا چهار تا را بلد نیست. نه حسابی، نه هندسه‌ای، نه فیزیکی، نه شیمی، نه هیئتی، نه تشریعی این‌ها عیب است نباید ما دیگر… امروز ما باید با زبان روز با مردم حرف بزنیم. اگر بتواند این کار را انجام بدهد، کار بسیار بسیار مهم است. این کار اوّل است. حالا چه اندازه پیشرفت کردید، چه اندازه توانستید چند نفر را زیر نظر، عرض بکنم گزینش صحیح باید انجام بگیرد که سرمایه‌گذاری شما واقعاً هدر نرود. چون در میان طلبه‌ها این‌طور افراد زیاد نیستند، کم هستند امّا بالاخره لازم است، امروز لازم است. ما مثلاً راجع به توحید بحث می‌کنیم. خوب توحید درباره‌ی آیات قرآن خوب آیات قرآن اختلاف لیل و نهار. کسی واقعاً هئیت درست نخوانده باشد نمی‌تواند این را درست برای من تشریح بکند. «إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ»  کسی علم هیئت درست بلد نباشد، نمی‌تواند سماوات را برای مردم درست معنا بکند. «وَ الْفُلْکِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاس‏» این باید واقعاً هندسه بلد باشد که این کشتی‌ها که ساخته شده‌اند، این به یک قانون دیگر به نام قانون وضع مخصوص اجسام برمی‌گردد.

اجسام وزن مخصوصی دارند. بر آن اساس که اگر شما مثلاً یک دانه شن را در دست خود بگیرید، این را در آب بیندازید زیر آب می‌رود ولی کشتی با هزاران تن وزن روی آب است. این چرا این‌طور است؟ این را مربوط به این وزن‌ها است. هر چیزی که از لحاظ حجم آن با آب یکی باشد، از جرم سنگین‌تر باشد پایین می‌رود. هر چیزی که حجم آن با حجم آب یکی باشد ولی از لحاظ وزن مخصوص سبک‌تر باشد، این روی آب می‌ایستد. این شیئی است که در نصاب است. سابقاً نصاب را می‌خواندند. نصاب الصّبیان. در نصاب الصّبیان که

نه فلز مستوی الحجم را چون برکشی                     اختلاف وزن دارد هر یکی بی اشتباه

اصل آن را می‌گویند از خواجه نصیر الدّین طوسی است. نه فلز، طلا و نقره (نه فلز مستوی الحجم) حجم آن یکی باشد، وقتی این‌ها را بکشی، وزن‌های آن فرق می‌کند. وزن یک من پنبه با یک من قند یکی است آن یک من است، این هم یک من است. این من پنبه این قدر جا می‌گیرد، یک من قند یا شکر این‌قدر جا می‌گیرد.

نه فلز مستوی الحجم را چون برکشی                     اختلاف وزن دارد هر یکی بی اشتباه

زر یا لکن، از طلا هم شروع کرده است. لکن یعنی چه؟ حروف ابجد است. لام ۳۰، کاف ۲۰، نون ۵۰ صد می‌شود. از طلا شروع کرده است. خلاصه این آمده است با حروف ابجد بیان کرده است این‌ها را از طلا هم شروع کرده است. (زر لکن زیبق الم اسرب دهن ارز بزحل‌ فضه‌ند آهن یکی… ) خلاصه آن یکی آمده است است با حروف ابجد بیان کرده است. از طلا شروع کرده است. «الْفُلْکِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ» خلاصه با این علم ارتباط دارد. این علم، علم بسیار مهمی است. می‌بینیم هر یک از نظر… آیه را دارم می‌گویم بعد عرض بکنم به سراغ حیوانات می‌رویم. «وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ» خود این جانورشناسی علم است و علم بزرگی هم است. بعد می‌رود به سراغ گیاهان که مثلاً «وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»  علم گیاه‌شناسی را هم می‌گوید بعد به سراغ سحاب می‌رسد. این عوامل جوّی این‌طور چیزها را خیلی سراغ دارد.

منظور من این است که قرآن کریم، صحیفه‌ی سجّادیّه، نهج البلاغه مطالبی دارد تا کسی از این علوم بلد نباشد، نمی‌تواند درست معنا بکند. آن روز هم همین مطالبی این شخص واقعاً خدمت کرد که ما را به تهران برد و اگر شما بتوانید در حوزه‌ی قم یک چنین کاری را بکنید، خیلی کار بزرگی است. حالا نمی‌دانم دوستان شما، هم‌فکران شما چه کسانی هستند. غیر از آقای علی‌دوست مثلاً غیر از شما کسانی هستند که با شما همکاری بکنند؟

-‌ شورای عالی مدرسه آقای رشّاد هستند و آقای نکونام، علی نکونام جزء شورای مدّرسین (قطع کلام)

-‌ در قم باشند، ایشان تهران هستند.

-‌ حالا آقای نکونام قم هستند. این سه نفر …

-‌ در این مطالبی که بنده گفتم ایشان تخصّصی دارد، سابقه‌ای دارد؟ خلاصه باید کسانی هم باشند که در این‌ قسمت‌ها سوابق داشته باشند. علی أیّ حال این موضوع خیلی موضوع، اگر بتوانید در قم یک چنین تشکیلاتی که الآن وجود ندارد و جای آن خالی است این را درست بکنید.

 چون سابقاً حوزه و دانشگاه با هم یکی بوده، استکبار این‌ها را جدا کرده است. در مکتب امام صادق (علیه السّلام) جابر بن حیّان و امثال این‌ها هم بودند همه‌ی این‌ها یک‌جا می‌خواندند. قرن‌ها به این ترتیب بودند. بعداً استکبار جدا کرد، هر دو را خلع سلاح کردند. هم طلبه‌ها را خلع سلاح کرد و هم آن‌ها را خلع سلاح کرد. آن‌ها از لحاظ اخلاق و معنویّت ما هم از لحاظ… سابقاً طبّ جزء برنامه‌ی ما بوده. پدر بنده از علماء بود هم طب خوانده بود و هم فقه. یعنی در همان حال که فقه می‌خواندند، قانون ابن سینا را هم می‌خواندند، در طبّ هم وارد بودند. طب را از ما گرفتند و به آن‌ها دادند از آن‌ها هم اخلاق و ایمان و معنویّت و چه کردند، خلاصه هر دوی ما را خلع سلاح کردند.

کار اوّل شما کار بسیار خوبی است. حالا باز هم بنده خدمت شما هستم صحبت بکنیم اگر بتوانید این کار را انجام بدهید، کار خیلی بزرگی است و جای آن هم خالی است. این کار همّت بلند و امکانات زیادی می‌خواهد. دوم این‌که مرحوم آقا شیخ عبدالکریم (رحمه الله علیه) بنده کتابی در حالات علما نوشتم، فقط جلد اوّل فقط جاپ شده است و این شاید ۲۰ جلد باشد. یک جلد در مورد مؤسّسین حوزه‌ها چه آن‌هایی که در حوزه‌ی حلّه، ابن ادریس مؤسّس حوزه‌ی حلّه است. حوزه‌ی نجف شیخ مفید این‌ها حوزه‌ها فرق دارد. این است که این کار بسیار مهمّی است. در مؤسّسین حوزه‌ها حاج ملّا احمد نراقی در کاشان. حوزه‌ی قم را اخیراً آیت الله شیخ عبد الکریم… خوب ایشان خیلی خصوصیّات دارد خیلی هم مرد بزرگی بوده است. ایشان مواجه با رضا خان هم بوده است و ظاهراً در زمان پهلوی هم بوده است و واقعاً خدمت بزرگی انجام داده است در تأسیس حوزه، در نگهداری حوزه، در تربیّت افرادی که یکی از آن‌ها امام (رضوان الله تعالی علیه) خوب این کار بسیار بزرگی است.

این است که شما هم این کار را هم انجام بدهید، کار بسیار بزرگی است. آن شناساندن آقا شیخ عبد الکریم و کارهای ایشان… در حالات ایشان است وقتی که من به قم آمدم -ایشان سال ۱۳۵۵ قمری از دنیا رفته است، بنده سال ۶۲ آمدم، هفت سال بود ایشان از دنیا نرفته بودند- نابالغ بودم تقریباً ایشان از دنیا رفتند. من از ایشان تقلید کردم. خلاصه آقای آقا شیخ عبد الکریم خوب خیلی برای حوزه‌ی قم زحمت کشیده است. در حالات ایشان است که در زمان شاه در قم سیل آمده بود، خیلی از خانه‌های قم را سیل برده است. این تمام شهر را ساخت. ابا عمله و بنا، نقشه و زحمت و پول و این‌ها صبح و عصر تا تمام خانه‌ها را ساخت و تحویل صاحبان داد. خلاصه در حالات ایشان چیزهای عجایب و شگفت‌انگیز خیلی چیزهای زیادی وجود دارد. در جلسه‌ی درس هم همیشه یک نفر قبل از درس، یک نفر مراثی می‌خوانده، مصائب امام حسین را می‌خوانده. ما قم آمدیم، یک سیّدی بود این پیرمرد بود. این هر روز قبل از  درس حاج شیخ یک مصیبتی از سیّد الشهّداء (علیه السّلام) می‌خوانده است. بعد از این مصیبت که یک چند کلمه می‌خوانده درس را شروع می‌کرده. معنویّات بسیار بالا بوده. خدمت ایشان بسیار عالی است، مدیریّت ایشان، تأسیس ایشان، اخلاق و کارهای ایشان این‌ها خوب آن هم باز کار بسیار خوبی است