کارایی علم اصول با نگاه به برائت(استاد علی اکبریان)

به نام خدا

۱٫     اصول از کجا به وجود آمد؟

در اوائل دوران غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، علم فقه، عبارت بود از بیان روایات. به مرور زمان فقه توسعه پیدا کرد و فقها به این نتیجه رسیدند که مسائل فقهی متعدد در مواردی مشترکند که آنها را اصول فقه نامیدند و اصول فقه از دل آن بیرون آمد.

اصول در بین شیعه و اهل تسنن به همین گونه به وجود آمد. اما به این دلیل که اهل سنت بسیار زود از عصمت و خاندان وحی جدا شدندزودتر از شیعه به اصول نیاز پیدا کردند.

پس اصول فقه عبارت است از: علم به عناصر مشترک در مسائل فقهی.

۲٫    تحولات علم اصول:

تحولات علم اصول در سه دوره خلاصه می شود:

  1. از ابتدای تأسیس تا زمان صاحب معالم: در این دوره اصول فقه در بین مسائل فقهی مورد بحث قرار می گرفت و به مرور زمان مسائل اصول از بین مسائل فقهی بیرون آمد و به طور مستقل مورد بحث قرار گرفت.
  2. بعد از معالم تا زمان وحید بهبهانی: اصول در این دروه نقد اخباری ها قرار گرفت. مسائلی مانند: عقل و دلیل عقلی – ظواهر قرآن و تمسک به آن – بررسی اسناد روایات و تخریب علم رجال – بحث حجیت تعبدی خبر واحد – شبهات تحریمیه(اصالۀ الحرمۀ) نمونه ای از مسائلی است که اخباریون با اصولییون اختلاف نظر دارند و با ایراد این اشکالات اصول مورد نقد قرار گرفت.
  3. پس از زمان وحید بهبهانی[۱]: دوره چیرگی اصول فقه بر اخباری ها که باعث پیشرفت، تنقیح و باز سازی اصول فقه شد.

البته شاید بهتر این باشد که بگوییم دوره قبل از معالم باعث پیشرفت علم اصول شده است.

۳٫   تفاوت های معالم و رسائل:

  1. در زمان صاحب معالم اصول عملیه از ادله دیگر جدا نبود و در زمان شیخ انصاری اصول عملیه به صورت منقح از ادله دیگر جدا شد.
  2. در چینش مباحث رسائل، اصول عملیه هنگامی کاربرد دارد که دلیل دیگری وجود نداشته باشد که این شیوه از خصوصیات رسائل است.
  3. شیخ انصاری هرگاه به اختلافات اصولیون با اخباری ها می رسد آن را مفصلا مورد بحث قرار می دهد.
  4. کتاب رسائل نیمی از علم اصول فقه است و نیمه دیگر اصول فقه شیخ انصاری که مباحث الفاظ اصول است در کتاب مطارح الانظار با تقریر مرحوم کلانتر قرار دارد.
  5. مبنای اساسی شیخ انصاری در رسائل که در مکاسب بیشتر به چشم می خورد مسئله تراکم ظنون است. مراد از آن نیز تراکم ظنونی است که مفید اطمینان است.

کسانی که از این مبنای شیخ اطلاع ندارند تصور می کنند شیخ در مکاسب مبنای اصولی خود را فراموش کرده است و ظنونی مانند شهرت و اجماع منقول را حجت می داند.

۴٫   کارایی علم اصول:

علم اصول علم آلی است.

 سوال: علم اصول امروزه چقدر از خاصیت آلیت خود را انجام می دهد؟

مقدمه اول: آیا علم اصول بیش از حد بزرگ شده است؟

این اتهام به علم اصول وارد می شود که بیش از اندازه بزرگ شده است و مسائلی در آن مطرح می شود که هرگز در فقه مورد استفاده قرار نمی گیرد و کاربرد ندارد[۲]. اختلاف آراء اصولی باعث اختلاف فتاوی مراجع در فقه نشده است که این نشان دهنده بی ثمر بودن برخی از مسائل اصولی است.

مقدمه دوم: آیا اصول موجود تمام نیازهای فقه را برطرف می کند؟

اصول فقه در چه مواردی باید توسعه پیدا کند ؟ برای اینکه بدانیم اصول فقه چگونه و کجا باید توسعه پیداکند باید از معیار آلی بودن این علم استفاده کرد. علم فقه برای حل مسائل خود(عبادات معاملات و …) ، به ابزاری غیر از اصول فقه نیاز ندارد؛ اما برای پاسخگویی به مسائلی که هرچند جایگاه آن ها در فقه نیست ولی به این دلیل که در علوم دیگر به آن ها پاسخ داده نمی شود، علم فقه باید به آن پاسخ بدهد، اصول فقه کامل نیست و نیاز به تدوین دارد.

به عبارت دیگر همانطور که مسائل اصول فقه در ابتدا از میان مسائل فقهی استخراج شد باید اصول مسائل جدیدی که تنها در فقه مطرح می شود از لابه لای مسائل فقهی استخراج شده و به اصول فقه اضافه شود. بنابر این اصول فقه در این حوزه ها باید توسعه پیدا کند.

آلیت، معیار علم اصول

به طور کلی معیارسنجش اینکه چه مسائلی باید جزو علم اصول باشند یا نباشد و اینکه علم اصول در چه جاهایی باید کاربرد داشته باشد و در چه جاهایی نباید دخالت کند، آلیت علم اصول نسبت به فقه است.

برخی از حوزه هایی که فقه به هر دلیل عهده دار پاسخ به آن است اما اصولی برای آن تدوین نشده است عبارتند از :

  1. نظام های اسلامی (نظام اقتصادی اسلامی – نظام سیاسی اسلامی – نظام تربیتی – نظام هنری – و … )

ما باید نظام سازی کنیم و در حال حاضر این نظام سازی باید در علم فقه صورت بگیرد. البته به خاطر گستردگی مباحث بهتر است از فقه جدا شود.

  1. فقه احکام حکومتی: احکامی که خداوند متعال و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن ها را جعل نکرده اند امّا فقیه آن ها را جعل می کند. مانند: جعل مجمع تشخیص مصلحت نظام و تمام قوانین جمهوری اسلامی که دقیقاً مطابق با احکام اسلامی نیستند[۳]. اما اینچنین نیست که فرآیند تولید حکم و قانون در اصول فقه تدوین شده باشد و این فرآیند از دل احکام اسلام استخراج شده باشد. که البته طی این فرآیند کار بسیار مهم و مشکل است.

این علم نیز به خاطر گستردگی اش باید درآینده از علم فقه جدا شود.

البته به عنوان راه کار می توان از ابزار و اصولی که پیامبر صل الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام برای صدور بیش از ۴۰ حکم حکومتی استفاده کردند الهام گرفت و اصولی را در این زمینه تدوین نمود.

  1. تشخیص احکام موقت از احکام ثابت: البته حضرت امام به برخی از آنها اشاره کرده اند.

شاید بتوان این مورد را در راستای فقه احکام حکومتی دانست و موردی مستقل برای آن در نظر نگرفت.

  1. فقه سیاسی و فقه سیاست[۴] و …

موضوع فقهِ مسائل مستحدثه، فعل مکلف است اما حوزه های فقه سیاسی و فقه سیاست و …  مربوط به فقه احکام مکلفین نیست بلکه در مورد احکام حاکم است و اصلا در مورد حکم خدا نیست.

سوال: آیا در اینگونه مسائل که اصولی برای آن تدوین نشده است می توان از اصول عملیه استفاده کرد؟

 برای استفاده از اصول عملیه در اینگونه مسائل باید به این سوال پاسخ داد که آیا در زمان پیامبر اینگونه مسائل به ذهن مردم می رسیده است؟ یا اینکه پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام در مقام بیان اینگونه مسائل بوده اند؟ تا ما بتوانیم از اطلاق و …. استفاده کنیم؟ یعنی اصول زمانی کاربرد دارد که بدانیم این مسائل در زمان ایشان مطرح بوده است ولی مورد سکوت واقع شده باشد.

۵٫    آنچه مهم است دغدغه و سوال است.

دانش پژوه علوم حوزوی باید از هم اکنون با آینده نگری برای خود برنامه ریزی علمی داشته باشد. باید بداند قرار است در برنامه علمی خود می خواهد کدام خلأ را پر کند؟

برای رسیدن به این مهم نیز باید کسی باید باشد که این خلأها را به ما نشان دهد.

سؤال: خلأهایی که یک دانش پژوه علوم حوزوی از هم اکنون باید یکی از آنها را انتخاب کند کدام است؟

پیشنهاد: برای اینکه بدانیم در کجا به چه میزان کار صورت می گیرد بایستی گروهی برای جستجو و یافتن این خلأها تشکیل شود و به هماهنگی نیروها بپرازد؟ هر پژوهشگر به اندازه توان خود خلأی را پر کند و از تکرار جلوگیری شود. مطمئناً این هماهنگی ثمرات فراوان دیگری مانند رفع نیازهای پژوهش گران از جهات مختلف را خواهد داشت.

 


[۱]. شیخ انصاری از شاگردان با واسطه وحید بهبهانی است.

 [۲]. مضمون کلام امام خمینی رحمۀ الله علیه خطاب به کسانی که می گویند طرح برخی مسائل در اصول فایده علمی دارد: اگر می خواهید ذهنتان پرورش پیدا کند روی مسائل دیگر فکر کنید. چرا روی مسائلی که به درد نمی خورد تمرکز می کنید؟

[۳]. وظیفه شورای نگهبان این است که قوانین مخالف شرع نباشد نه اینکه مطابق با حکم شرعی باشد. فرایند تولید حکم و قانون را نمی دانیم. ۶۰ سال پیش هر آنچه از قانون اساسی فرانسه مخالف اسلام نبود قبول شد و چیزی تولید نشد و کم کم اصلاح شد و قانون جزایی اسلامی نوشته و اصلاح شد.

[۴]. این دو با یکدیگر تفاوت دارند.