من و کتاب (۲۷) – نگویید کار داریم

من و کتاب

هر کس که در یک بخش یا گوشه‌ای مشغول تبلیغ و کار است رابطه خودش را با کسب معلومات قطع نکند؛ نگوییم کار داریم و نمی‌رسیم.

من خودم اوایل انقلاب که شد حدود دو سال رابطه‌ام با کتاب قطع شد. با آن همه اشتغالی که ما داشتیم، مگر فرجام داشت؟ من شب ساعت ۱۱ و یا بیشتر به خانه می رفتم و کار، ساعت ۵ و ۶ صبح آغاز شده بود تازه عده‌ای ملاقاتی هم در خانه داشتم.

 

آلان من مطالعه هم می‌کنم و به کارم هم می‌رسم و می‌بینم که منافاتی با هم ندارند. مطالعه‌ی علمی تاریخی هم دارم، مطالعه تفننی هم می‌کنم.

 

من تصور می‌کنم که با حال اشتغال هم می‌شود مطالعه کرد.