ملا محسن فیض کاشانی

ملا محسن فیض کاشانی

 مدرسه عالی خاتم الاوصیاء عج

محمد مشهور به ملا محسن و ملقب به فیض در چهاردهم ماه صفر سال ۱۰۰۷ ق. در یکی از معروف‌ترین خاندان علم، عرفان و ادب، که سابقه درخشان آنان به حدود چهار قرن می‌رسد در کاشان به دنیا آمد.

ولادت و نسب

محمد مشهور به ملا محسن و ملقب به فیض در چهاردهم ماه صفر سال ۱۰۰۷ ق. در یکی از معروف‌ترین خاندان علم، عرفان و ادب، که سابقه درخشان آنان به حدود چهار قرن می‌رسد در کاشان به دنیا آمد

پدرش رضی الدین شاه مرتضی فقیه، متکلم، مفسر و ادیب در کاشان حوزه تدریس داشته و از شاگردان ملا فتح الله کاشانی و ضیاء الدین محمد رازی بوده است .

مادر او زهرا خاتون بانویی عالم و شاعر، دختر ضیاء العرفا رازی (از عالمان بزرگ شهر ری) بوده است. جد فیض تاج الدین شاه محمود فرزند ملا علی کاشانی، عالم و عارفی شاعر و ناموران زمان خویش در کاشان بوده و در آنجا مدفون است

دوران کودکی و تحصیلات

ملا محسن چهارمین فرزند شاه مرتضی در دو سالگی پدر خود را از دست داد. از آن پس دایی و عمویش تعلیم و تربیت او و دیگر برادرانش را به عهده گرفتند وچون فیض از برادران خود باهوش‌تر بود مقدمات علوم دینی و بخشهایی از آن را تا سن بلوغ در کاشان نزد عمو و دایی اش نورالدین محمد مشهور به حکیم و آخوند نورا فرا گرفتبیست ساله بود که با برادر بزرگش عبدالغفور برای ادامه تحصیل به اصفهان که در آن روزگار پایتخت کشور ومرکز تجمع علمای بزرگ و اساتید ماهر در رشته‌های مختلف علوم اسلامی بود، رهسپار گردید و از این موقعیتمناسب که در هیچ یک از شهرهای ایران و دیگر ممالک اسلامی یافت نمی‌شد بیشترین بهره‌ها و استفاده های علمی را برد.

مشهورترین استادان و ناموران اجازه اجتهاد و نقل روایت فیض در اصفهان، ملا محمد تقی مجلسی ، شیخ بهایی در علوم فقه و حدیث و تفسیر و میرداماد، میرفندرسکی و ملاصدرا) در فلسفه، عرفان و کلام بوده‌اند. پس از آن ملا محسن با شنیدن خبرورود سید ماجد بحرانی به شیراز، از اصفهان به آنجا رفت و مدت دو سال نزد ایشان به تکمیل علم حدیث و روایت پرداخت و از او نیز اجازه نقل روایت گرفت و به اصفهان بازگشت و بار دیگر در حلقه درس و بحث شیخ بهایی حاضر شد و استفاده‌های شایان برد.

در این سالها که فیض از تقلید مستغنی و برای حج مستطیع شده بود عازم بیت الله الحرام گردید و در آنجا به ملاقات شیخ محمد فرزند حسن فرزند زین الدین عاملی رفت و از آن بزرگوار پس از استفاده‌های علمی، اجازه روایت و نقل حدیث دریافت کرد.

او پس از مراجعت از مکه به شهرهای دیگر ایران مسافرت کرد و از دانشمندان آن شهرها بهره برد تا زمانی که ملاصدرا از شیراز به قم مهاجرت کرد و در کهک قم اقامت گزید. در این موقعیت که ملاصدرا دوره ریاضت و علم باطنی را شروع کرده بود ملامحسن و ملا عبدالرزاق لاهیجی به سویش شتافته، مدت هشت سال مونس تنهایی او بودند و در مصاحبتهای شبانه روزی با استاد استفاده کامل معنوی می‌بردند. در این دوران ملاصدرا دو دختر فاضل و عالم خود را به دو شاگردش ملامحسن و ملا عبدالرزاق تزویج کرد و آن دو شاگرد و داماد را به «فیض» و «فیاض» لقب داد. در همین زمان از سوی حاکم شیراز از ملاصدرا تقاضای مراجعت به شیراز شد. او این دعوت را پذیرفت. فیض نیز به همراه استاد و پدر همسرش به شیراز رفت و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. بعد از این مدت او به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم، تبلیغ و ترویج و تألیف و تصنیف مشغول گردید و گاه در قمصر و کاشان با جمعی از دوستان نماز جمعه اقامه نمود.

در راه اعتلای کلمه حق و عقاید راستین شیعه هیچ ترسی و هراسی به خود راه نداده و آرزوی او این بوده است که مسلمانان همه سرزمینها بدور از تفرقه و پراکندگی همزیستی داشته باشند.

تألیفات و تصنیفات

فیض کاشانی عمر خود را صرف تعلیم، تدریس و تألیف کرد. او پس از کسب معارف و استفاده علمی و معنوی از استادانبزرگ خود نوشتن کتاب و رساله را از هیجده سالگی آغاز نمود و در طی ۶۵

سال نزدیک به دویست جلداثر نفیس در علوم و فنون مختلف تألیف کرد.

برابر فهرست تهیه شده از سوی ادیب و شاعر معاصر آقای مصطفی فیضی تعداد کتابها و رساله‌های فیض قریب به یکصد و چهل مجلد بالغ می‌گردد.که اکثر آنها به زیور طبع آراسته شده است که می توان به کتاب های زیراشاره نمود:

تفسیر صافی،تفسیر آصفی،الشافی،المحجه البیضاء،مفاتیح الشرایع،

روحیات فیض

از مطالعه و سیر در کتابها و رساله‌های اخلاقی، عرفانی و شرح حالهایی که به قلم خود فیض یا شاگردان و دیگر علما نوشته‌اند این گونه دریافت می‌شود که فیض به دلیل کثرت تألیفات و تصنیفات و تنوع آنها عالم و دانشمندی پرکار و جامع درعلوم و فنون بوده و سالهای متمادی به امر تعلیم و تعلم و افاضه اشتغال داشته است. دارایمنشیعالیونظراتیبلندوازعناوینوالقابگریزانبودهوازبه دست آوردن شهرت و قدرت با وجود امکانات خودداری می‌کرده است. وی گوشه‌گیری و انزوا را برای کسب علم باطنی و دانش و تفکر مفید، بر همه چیز ترجیح داده است.

از رفتن به مهمانی و مجالست با اصحاب و انصار دیوان (حکومت) فاصله می‌گرفته و در جستجوی اهل کمال و کاوشهای علمی مسافرتهای زیاد کرده است.

فیض در بیان آراء و نظریات خود صریح بوده و از ریاء و تظاهر و تملق پرهیز می‌کرده و نارضایتی خود را از هرگونه بی‌بندباری، تظاهرات صوفیانه، تقدس خشک، عالم نماهای دنیا پرست ابراز می‌نموده است.

در راه اعتلای کلمه حق و عقاید راستین شیعه هیچ ترسی و هراسی به خود راه نداده و آرزوی او این بوده است که مسلمانان همه سرزمینها بدور از تفرقه و پراکندگی همزیستی داشته باشند. این حکیم فرزانه خود را مقلد حدیث و قرآن و تابع اهل بیت علیهم السّلام معرفی کرده و می‌گوید:

من هر چه خوانده‌ام از یاد من برفتالاّ حدیث دوست که تکرار می‌کنم

آراء و اندیشه‌های فیض

در لابه‌لای نوشته‌ها و گفته‌های فیض نظرات و آراء ویژه‌ای در مسائل فقهی، فلسفی و کلامی به چشم می‌خورد که گویای شخصیت واقعی اوست و نیز از این آثار به سیر تطور افکار و اندیشه‌های او و زمانش پی‌می‌بریم.

ایشان در تمامی ابواب فقه چنانچه از کتاب فقهی روایی او مفاتیح الشرایع استفاده می‌شود نظراتی خاص دارد.

وفات

ملا محسن فیض در ۸۴ سالگی در کاشان بدرود حیات گفت و در قبرستانی که در زمان حیاتش زمین آن را خریداری و وقف نموده بود، به خاک سپرده شد. بر طبق وصیت ایشان، بر روی قبر وی سقف و سایبان ساخته نشده است ولی اهالی مسلمان آن دیار، هر صبح جمعه به «قبرستان فیض» رفته، با قرائت فاتحه و توسل به او، از روح ملکوتی‌اش استمداد می‌کنند.

سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّا