سخنرانی مدیریت مدرسه در نکوداشت آخوند خراسانی قدس سره
سخنرانی استاد عصاری مدیریت مدرسه عالی خاتم الاوصیاء (عج)
در نکوداش آخوند خرسانی«قدس سره»
برای دریافت صوت سخنرانی بر روی لینک زیر کلیک کنید.
برای مشاهده متن سخنرانی به ادامه مطلب بروید.
بسم الله الرحمن الرحیم…
به عنوان مدیر مدرسه خاتم الأوصیاء f حضور و مقدم شما عزیزان را گرامی میداریم و خیر مقدم خدمت شما عزیزان عرض میکنیم، خوشحال و مفتخریم که خداوند عنایت کرده است تا بزرگداشت یکی از نوابغ عصر فقاهت و اجتهاد و زهد را به عهده بگیریم و لو بسیار اندک دخالتی در این بزرگداشت داشته باشیم. از شما تشکر میکنم که زحمت کشیدید و در این مجلس تشریف آوردید؛ من از مرحوم آخوند خراسانی به عنوان نابغه نام بردم؛ نوابغ افرادی هستند که دارای سرعت انتقال بیش از حد متعارف و گاه عمق بیش از حد متعارف هستند و در تراز اول یعنی سرعت انتقال نبوغ هر چند یک نعمت محسوب میشود ولی آسیبهای خودش را دارد کما اینکه در تراز دوم یعنی تعمیق نیز نعمت خوبی است و آسیبهای خود را دارد. مرحوم آخوند به نظر میرسد از نوشتهها و کتابهای ایشان که در هر دو فراز داری نبوغ بودهاند و نه فقط نبوغ علمی بلکه نبوغ تقوایی داشتند. زهد کمنظیری در زندگی ایشان دیده میشد که سالیان سال خورش ایشان گرمای گوشت بوده است که نشان دهندهی نبوغ ایشان در عرصه عمل است. چون فرصت کمی دارم اجازه بفرمایید مطابق نکوداشتهای قبلی چند موردی در مورد مباحث علمی آخوند ارائه کنم که انشاءالله مقدمهای برای تحقیق شما عزیزان باشد و شما عزیزانی که تازه میخواهید وارد کفایه شوید.
به نظر میرسد با مطالعه کتاب ارزشمند ” کفایه الأصول” نبوغ ایشان را در دو کانال نشان میدهد و برای شما دوستانی که زیر نظر اساتید مشغول تحصیل هستید مفید خواهد بود. کانال اول: مبحث زبانشناختی کفایه الاصول است انصافا ایشان در این بحث نبوغ فراوانی را از خود به جا گذاشته است. شاید نکته بیبدیل و با ارزش که حتی گاهی محشین هم این را متوجه نشدند بحث ” تفکیک معنای لفظ از کنشهای متکلم در زبان است ” شما میدانید که زبان تشکیل شده از الفاظ نیست، اینطور نیست که مفاهیم و مقاصد خودمان را با الفاظ مطرح کنیم؛ مسئله اعجاز قرآن که بعضیها قائل به استحاله آن شدند، ریشه اشکالشان به همین مسئله برگشت داشته که زبان را منحصر در الفاظ میدانستند؛ از این جا مرحوم علامه در جواب آنان که گفتهاند: زبان مخلوق انسان است چگونه میتواند معجزه باشد؟ مرحوم علامه پارامترهای دیگری از زبان را به رخ آنها میکشاند. در همین چارچوب مرحوم آخوند تفکیک بین معانی و عملکرد متکلم نسبت به معانی را ایجاد میکند. آن کنشهایی که متکلم در زبان نشان میدهد در استخدام معانی. شاهکار و شاهبیت این قضیه در ” شباهت معنای اسمی و حرفی” در نظریات ایشان است. شما طلاب بزرگوار هم میدانید که این مسئله در کلام مرحوم مظفر مورد مناقشه قرار گرفته است. خیلی احتیاج به دقت دارید. معنای مثلا ابتدا که مرحوم آخوند به کار میبرد میفرماید لحاظها و اعتبارات و عملکرد متکلم متفاوت است و نباید با معنا خلط شود؛ این توصیف زیبا در زبان باعث شده که واجب مشروط و مطلق را به زیبایی حل کند. این بزرگوار در واقع تیشه میزند به بعضی نقدهایی که در آینده به ایشان زده خواهد شد؛ اشکال به تبادر گرفتند در حالی که تفکیک بین کنش و معنا تبادر را زیر سوال میبرد اصلا معتقد است که تبادر مشکل را حل نمیکند چون آنچه که تبادر میگوید اعم است لذا این تفکیکها را نمیتواند اثبات کند. زیباییهای زبانشناختی در کلمات آخوند زیاد است. تفاوت اغراض با غیر اغراض در معانی بخش دیگری است، بهرهگیری از مؤلفههای مقام تخاطب در فهم کلمات نکتهی زیبای دیگری است که مرحوم آخوند در کفایه به آن اشاره دارد، اگر خواستید به عنصر تخیلی مراجعه کنید که ذیل روایات استصحاب به آن میپردازد که تخیل نوعی مخاطب یک قرینه است برای فهم کلام متکلم؛ اجازه بفرمایید فهرست وار که میگویم از این رد بشوم و به فراز دوم برسم؛ فراز دوم که خیلی مهم است مکتب توصیفی ایشان است؛ اصول فقه موجود نه ایدهآل که اینها از جنبههای متفاوتی متشکل شده است و اینطور نیست که قواعدی برای استنباط درست کند بلکه گاه اصول فقه موجود ما متصدی توصیف واقعیت میشود. همین بحث حکومت و ورودی که در اصول فقه خواندهاید از جهت ماهوی، ماهیت توصیفی دارد؛ لذا در قیاس استنباط قرار نمیگیرد. رابطه بین دو دلیل را بررسی میکند که اینها توصیف است. مرحوم آخوند در مکتب توصیف خود از مؤلفین اقتضا بهره میگیرد که شما شاید بتوانید اسم آن را مکتب اقتضاء بگذارید. ایشان در مباحث اقتضاء، توصیف تعارض، تزاحم و در جلد دوم در رابطه بین ادله عناوین اولیه و ثانویه از مکتب اقتضاء کمک میگیرد. لذا نگاه شیخ به حکومت را نمیپذیرد و نه از این باب که مبنای ایشان با شیخ فرق دارد بلکه به خاطر این است که نوبت به حکومت نمیرسد و جمع عرفی است و حمل بر اقتضاء را آنجا ارائه میدهد. مباحثی که در ابتدای تعادل و تراجیح است کاملا کاشف این مکتب توصیف است که آخوند بیان کردند؛ از جمله مباحث توصیفی ایشان چگونگی نقش علم و قطع در بحث علم اجمالی است نسبت به مخالفت که آیا مخالفت و خدمت شما عرض کنم، تخالف با مقتضای علم اجمالی اصلا ممکن نیست و محال است یا نه در حد اقتضاء است آنجا مراجعه نمایید و بیشتر توضیح نمیدهم. مهم نیست قبول یا رد مهم این است که همهی آنها به گردن ما حق دارند. از آثار نوابغ این است که نوابغ خوراک سالیان سال علمای بعد خود را فراهم میکنند چون به نکتههای کلیدی اشاره میکنند و در سالیان بعد بر روی یک پاورقی آنها تمرکز میکنند. از دقتهای مرحوم آخوند کپیبرداری کنید در عرصههای دیگر مثل عرصه فقه اجتماعی، فقه حکومتی استفاده کنید. من بیشتر از این شما را اذیت نکنم متشکرم از اینکه تحمل کردید و امیدوارم امروز مجلس خوبی داشته باشیم برای این فرهیخته عصر فقاهت و اصول؛ و امیدوارم بخشی از حقی که به گردن ما دارند بتوانیم ادا کنیم.